جهت دانلود فیلم Fifty Shades Darker 2017 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
من Fifty Shades of Dark را روزی که در سینماها عرضه شد دیدم. سپس DVD را خریدم تا بتوانم آن را در زمان استراحتم تماشا کنم. روی DVD بهتر از این نبود. در این ارزیابی ساده بیننده، چیزهای اولیهای را که با دیم بد دیدم فهرست میکنم و با هازیر مقایسه میکنم. بیایید با این شروع کنیم:
بازیگران: همانطور که می بینم، نمایش می تواند لحظه حقیقت یک فیلم را نشان دهد. این نقص غم انگیز اصلی با دیم بود. عملاً هیچ یک از سرگرم کننده ها - به هیچ عنوان - تصاویر کتاب ها از شخصیت هایی را که بازی می کردند هماهنگ نکردند. جیمی دورنان زرق و برق دار است (من او را بدون ریش ترجیح می دهم)، با این حال او با تصویری که در کتاب ها از کریستین دارک ارائه می شود، نزدیک نیست. برای فهرست کردن چند مورد از تمایزها، کریستین به عنوان مردی قد بلند و خیره کننده به تصویر کشیده شد که موهایش اساساً آرام نمی گرفت. مردی که بدون پوشیدن پیراهن رابطه جنسی برقرار نمی کند تا مطمئن شود با او تماسی گرفته نشده است. آنا جوان (22)، فوق العاده و باهوش به تصویر کشیده شد. من اساساً داکوتا جانسون را بهعنوان زنی نمیدانستم که ممکن است کریستین دارک را وادار کند که فقط برای اینکه یک بار دیگر او را ببینم، به یک فروشگاه لوازم خانگی برود. او برای این بخش از پایه افتضاح بود. من می توانستم ادامه دهم، اما نمی توانم.
بازیگری: وحشتناک، هولناک، وحشتناک - این تمام چیزی است که کسی باید بداند؟ دورنان و جانسون در حالی که در صحنه ای مشابه بازی می کردند خوب بودند. آنها تمام این شرایط را داشتند که منتظر فرصت خود باشند تا زمانی که بتوانند از یکدیگر دور شوند. آمیزش های شبیه سازی شده، در هر صورت، برای رابطه جنسی "وانیلی" مضحک بود، همچنین با توجه به این واقعیت که مسیحی آن را دوست داشت، رابطه جنسی باید خشن باشد. علاوه بر این، مادرم وقتی بزرگ شدیم من و خویشاوندم را تنبیه کرد و مقاومت کرد، فقط ای کاش به همان اندازه که کریستین به آنا "کتوب زد" به من ضربه می زد. من میدانم که یک هنرمند نمیتواند یک هنرمند دیگر را شکست دهد، با این حال آن ضربات حتی بازیهای فوقالعادهای هم نبودند؛
فیلمنامه: محتوای Dim به قدری ناکافی بود که ما که کتاب را مطالعه کرده بودیم، با مشکلاتی در ردیابی مواجه شدیم. کتاب موجود در فیلم Fifty Shades Darker نقاط بیشماری وجود داشت که صحنههای کتاب به مراتب بهتر از محتوای تصویر شده عمل میکردند. تعداد زیادی از مطالب حتی در کتاب نبود. و
طرح تنظیم: این به طرق بی شماری بسیار غیرمعمول بود. میدانم که برای همیشه نمیتوان منطقه خاصی را یافت که دقیقاً منطقه را در کتاب به تصویر بکشد، مانند خانه خاکستریها. با این حال، چیزهایی وجود دارد که باید به طور دقیق امکان پذیر باشد. در کتاب، یک کاناپه L شکل سفید در دفتر کریستین گری وجود داشت که آنا با او صحبت می کرد، و یک صندلی عشق سفید شکل U در اتاقش، هر دو گم شده بودند. در فیلم Fifty Shades Darker، به جای نشستن بین کاناپه و چهارپایه پا، که آنا دستگاه ضبط خود را روی آن انداخت، با مدادی که به او داده بود، محکم روی صندلی صاف نشست. انتخاب بازیگر: پیشرفت اصلی در این کتاب صحنه اصلی با لیلا بود. در آن وقتی او را در آن سوی دفتر آنا می بینیم، دقیق به نظر می رسید.
بازیگری: هیچ پیشرفتی وجود ندارد، افراد هنوز تغییری نکردهاند که ارتباط بیاثری با یکدیگر دارند.
فیلمنامه: توضیحی که من به Fifty Shades Darker 3 ستاره دادم به این دلیل است که ساخت محتوا بیشتر به کتاب اختصاص داشت، با این حال هنوز از مسیر درست فاصله داشت. چند صحنه بود که به عقب نمایش داده می شد که من مشخص می کنم صحنه هلیکوپتر است. سپس، در آن نقطه، چند صحنه برای اینکه اصلاً توضیح واضحی نداشتند، تخریب شدند، به عنوان مثال، وقتی لیلا در خارج از محل کارش مقابل آنا می ایستد، وقتی جک از سازه بیرون می آید و آنا را به سمت ساختمان می برد، صحنه از بین می رود. نوار - که نام آن پنجاه نبود و فقط هر دو بود و نه 6 یا 7 تا، مانند کتاب; سپس وقتی لیلا در اتاق زیر شیروانی خود با آنا روبرو می شود، به چه دلیل از او می خواهند به سلاحی که می رساند شلیک کند، چیزی که در کتاب رخ نداده است، در فیلم Fifty Shades Darker اساسی نبود. به همین ترتیب یک صحنه در کتاب وجود داشت که من احساس کردم برای کل داستان ضروری است و با توجه به فیلم کاملاً از آن اجتناب شد. در روز تولد کریستین، آنا سه هدیه برای او دارد، یک جاکلیدی، یک هلیکوپتر مدل، و یک جعبه حاوی چیزهایی که او از اتاق قرمز برداشته است. آنها به اتاق قرمز می روند و او از چیزهایی که او انتخاب کرده روی میز استفاده می کند، نه روی تخت. سپس، در آن نقطه، صحنه ای می آید که، همانطور که می خواهم فکر کنم، کل داستان (هر یک از سه کتاب) را خلاصه می کند. کریستین آنا را از روی میز بیرون میآورد، او را روی تخت دراز میکشد و شروع به نواختن هر زمان که من برای اولین بار صورت تو را از روبرتا فلک دیدم. با آن ملودی به عنوان پایه، او با او آمیزش می کند، برخلاف اینکه چگونه نوع رابطه جنسی خود را به تصویر می کشد. در حین مطالعه کتابها، همچنان به این اطمینان داشتم که این ملودی به یک عامل جدایی ناپذیر تبدیل خواهد شد زیرا احساس کردم که دقیقاً خاطره انگیزترین گردهمایی و روابط حاصل از آنها را به تصویر می کشد و هنگام پخش در این صحنه ناامید نشدم. به هر حال، این قطعه حیاتی کتاب با توجه به فیلم کاملاً اجتناب شد. من معتقدم که توضیح اصلی به این دلیل است که آنها نتوانستند امتیاز استفاده از آن را دریافت کنند.
تنظیم برنامه: عادی، فرسوده مشابه قدیمی.
در دیدگاه من، مبهم تر در مقایسه با Dim احتمالاً بهتر است. شاید لیبریتد بالاخره سرش را بزند، علیرغم اینکه من آن را به این دلیل زیر سوال میبرم که بیشتر مبهم و آزاد شده یکی پس از دیگری تیرباران شدند.