جهت دانلود فیلم Metropolis 1927 (متروپلیس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
اکنون آنقدر فیلم Metropolis دیدهایم که حتی کسانی از ما که آنها را مطالعه میکنیم، فراموش میکنیم که برخی از آشناییها در کجا متولد شدهاند. عناصر علمی تخیلی ارائه شده در «متروپلیس» فریتز لانگ آنقدر برای ما آشنا هستند که نه تنها به استاندارد ژانر بلکه تقریباً یک امر بدل شده اند. تصور شهر به عنوان یک جهنم شهری که توسط طبقه بالا اداره می شود و توسط فقرای برده مانند اداره می شود. مفهوم شهری که به نظر می رسد آسمان ها را لمس می کند. تصور یک دانشمند دیوانه که در آزمایشگاهش در حالی که خدا را بازی می کند می خندد. قهرمان تنها که دسیسه های شیطانی شرور را کشف می کند و سعی می کند یک آچار میمون را در نقشه خود بیندازد. این عناصر را می توان در اجداد متروپلیس «فرانکنشتاین»، «بتمن»، «گاتاکا» و شهرهای «بلید رانر»، «جنگ ستارگان» و «عنصر پنجم» یافت. همه این فیلمها حاوی عناصری هستند که از آثار لنگ الهام گرفته شدهاند.
«متروپلیس» به عنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلمهایی که تا کنون ساخته شده است، در تاریخ ثبت شده است، قطعاً یکی از مطالعهشدهترین فیلمهای صامت و در عین حال فیلم یک جورهایی از بین می رود پس از موفقیتش در سال 1927، متروپلیس دوران ناآرامی را سپری کرد. این شجره نامه است زیرا یک فیلم صامت مخاطبان علمی تخیلی معمولی را خاموش می کند و به نوعی پاورقی در تاریخ این ژانر است. نسخههای بازسازیشده یکی پس از دیگری سعی کردهاند تا فیلم را به بهترین شکل ممکن بازسازی کنند، زیرا برخی از فیلمهای فیلم به دلیل غفلت و سانسور احمقانه استودیو از بین رفته است. برخی از ترمیمها کار میکنند، اما بیشتر آنها کار نمیکنند، بنابراین ما گاهی تعجب میکنیم که این باید چه تجربهای در سال 1927 داشته باشد. مگر اینکه نسخهای از دست رفته ظاهر شود (همانطور که با چاپ اخیراً کشفشده از فیلم والنتینو در سال 1922 «آن سوی صخرهها») کامل شد. کار من هرگز دیگر دیده نمی شود. نسخه بازیابی شده که در سال 2001 بر روی DVD منتشر شد بر اساس یک بازیابی دیجیتال با وضوح 2K از تمام منابع موجود بود. این بهترین نسخه ای است که من دیده ام و اگر فیلم را ندیده اید آن را به شدت توصیه می کنم. بدترین نسخه چاپی در سال 1994 است که توسط GoodTimes منتشر شده است که حاوی یک ذره ترمیم نیست. من آن را بدترین می نامم زیرا هنوز در مورد نسخه بازسازی شده 1984 توسط جورجیو مورودر با ته رنگ (خوب)، جلوه های صوتی (نه چندان خوب) و موسیقی متنی که شامل آهنگ هایی از Loverboy، Freddy Mercury، Bonnie Tyler است کمی دوگانه هستم. ، آدام آنت و پت بناتار (آخه!).
کسانی که فیلم را مطالعه می کنند (از جمله خودم) داستان را غیرقابل نفوذ می دانند. برخی از فیلمها را میتوانید به راحتی رمزگشایی کنید، اما «متروپلیس» طرحی دارد که بهطور دیوانهکنندهای نامنظم است که به سختی میتوان آن را بهطور کلی مشخص کرد. خیلی ها این را به عنوان یک عیب پذیرفتند، اما فکر می کنم به ماهیت آشفته فیلم می افزاید. این در آینده اتفاق می افتد (نسخه های بازسازی شده کارت های عنوان ارائه می دهند که نشان می دهد سال 2000 است، اما من آن را ادامه نمی دهم) در شهری شلوغ با آسمان خراش های عظیم (معماری گوتیک، گاهی اوقات گروتسک نشان می دهد که ساختمان ها در یک ساختمان ساخته شده اند. عجله کن). ثروتمندان متروپلیس از زندگی خود راضی هستند، در پنت هاوس خود می رقصند و پول خود را خرج می کنند. فقرا به عنوان برده در زیر شهر مانند چرخ دنده های ماشین کار می کنند. لانگ صحنههای سطوح زیرزمینی را بهطور باشکوهی طراحی میکند تا کارگران هرگز از مرحله خارج نشوند. آنها آنقدر کار نمی کنند که تحت ظلم و ستم کار می کنند، مانند بردگان رامسس که اهرام او را می سازند. فقیر و غنی متروپلیس نسبت به یکدیگر بی اطلاع هستند. یکی از افرادی که از تقسیم بندی طبقاتی بی اطلاع نیست، جو فردسن، یک تاجر بی رحم است که از دفتر خود بر متروپولیس حکمرانی می کند.
فردر پسرش با خوشحالی از باغ های تفریح لذت می برد، زمانی که متوجه زنی می شود که از باغ بلند می شود. غارهای زیرزمینی با گروهی از بچه های کارگر. کنجکاو او را تا اعماق تعقیب می کند و از ظلم و ستم در حرکت در آنجا وحشت زده است. این زن ماریا است، انقلابی که موعظههایی برگزار میکند تا به کارگران یادآوری کند که راهحلی مسالمتآمیز را میتوان و باید پیدا کرد.
فردر نقشهای توسط روتوانگ، دانشمند دیوانه برای ایجاد نسخهای روباتیک از ماریا را کشف میکند. کارگران را متقاعد کنید که برخیزند و اسلحه بگیرند. این منجر به معروف ترین صحنه فیلم می شود که ربات تبدیل به گوشت و خون می شود و پیامبر دروغین چشمان خود را باز می کند تا دو گوی درخشان مرده را آشکار کند. روتوانگ ماریا واقعی را می رباید و ماریا دروغین را می فرستد تا کارگران را متقاعد کند که برخیزند و سپس به مردان ثروتمند طعنه بزنند و آنها را به جنون جنسی بکشاند.
سپس تمام جهنم از بین می رود، اما بقیه کارها را باید انجام دهم. کشف را به شما واگذار می کنیم.
لنگ متروپلیس را بر اساس کتابی نوشته همسرش تئا فون هاربو ساخته است. در این کتاب داستان در مورد هرج و مرج به عنوان فیلم است (و در نتیجه کمتر موفق)، تفاوت این است که لنگ دارای تصاویر بصری برای نشان دادن هرج و مرج در جایی است که کتاب آن را نداشت. او از هر ابزار فنی که در اختیار دارد برای تجسم جهنم ماشین زیرزمینی که توسط کارگران اداره می شود استفاده می کند. در یک نقطه فردر، با لباس مبدل به عنوان یک کارگر، شاهد انفجار یکی از ماشینهای بزرگ است و آن را به عنوان یک هیولای وحشتناک تجسم میکند که دهها کارگر را می بلعد. دیگری یک وسیله عجیب و غریب را پیشنهاد می کند، یک صفحه غول پیکر که در آن کارگر طوری ساخته شده است که بازوها را در همان جایی که لامپ ها در اطراف لبه آن روشن و خاموش می شوند، نگه دارد. به نظر می رسد ماشین هیچ هدفی ندارد تا زمانی که فردر آن را به عنوان یک ساعت غول پیکر تصور کند و سعی کند بازوهای خود را به جلو بکشد تا به این روز بی رحم پایان دهد.
متروپلیس یکی از قله های اکسپرسیونیسم آلمانی است. در استفاده از نور و سایه شگفت انگیز است. یکی از بهترین نمونهها صحنهای است که در آن روتوانگ ماریا واقعی را در غارها تعقیب میکند و تنها با استفاده از یک پرتو نور برای ایجاد وحشت در حین نزدیک شدن به داخل غار میرود. لحظه درخشان دیگری با رقص وابسته به عشق شهوانی ماریا در حالی که مردان غوغا میکنند، دوربین پر شده است. چشم های مرطوب این صحنه پس از انتشار اولیه به طور کامل حذف شد و تا قبل از ویدیوی خانگی بازسازی نشد.
لحظه های دیگر طنین عمیق تری دارند. در مورد صدها کارگری که در غارهای زیرزمینی زحمت می کشند، چیزی ناراحت کننده است. در حالی که به سمت محل کار میروند، با سرهای پایین، با لباسهای متحدالشکل و کلاه راهپیمایی میکنند. این من را به یاد یهودیانی انداخت که به اردوگاه های مرگ نازی ها هدایت می شدند. پیشگویی مدفون از هیتلر وجود دارد. ارجاعات کتاب مقدس لانگ واضح تر است. ظهور شهر به موازات بازگویی ماریا از داستان برج بابل است. پنتاگرام غول پیکر در آزمایشگاه روتوانگ در حالی که او خدا را بازی می کند. تصویر نفس گیر طاعون آور که با داس زشت می آید. طبیعت بهشتی و جهنمی خود متروپلیس. حتی یک ویژگی شبیه مسیح در ماریا وجود دارد که موعظه های خود را ارائه می دهد و تقویت می کند که واقعاً خوشا به حال صلح جویان.
این عناصر و تصاویر به دلیل اصرار لانگ بر کمال مطلق به فیلم آورده شده اند. . او بهعنوان یک کارمند گاه بیرحم شناخته میشد که مانند یک دیکتاتور با گروه و گروه خود کار میکرد. او حدود 20000 بازیگر اضافی (1500 تای آنها فقط برای سکانس برج بابل) انتخاب کرد و از صبح تا شب با آنها کار کرد. آبی که مجموعه را برای سیل اوج می پوشاند، سرد یخی بود. بسیاری از وسایل اضافی از صبح تا شب خیس شده بودند. بازیگر بریژت هلم تقریباً چندین بار کشته شد، یک بار در اثر سقوط و دیگری به دلیل واقعی بودن صحنه آتش سوزی! هلم از تجربه کار با لنگ چنان متاثر شد که پس از آن از ساختن فیلم دیگری با او امتناع کرد.
می توانم ادامه دهم، متروپلیس همه فیلم های عالی بحث های طولانی را به همراه دارند. می توان آن را حداقل به صدها روش مختلف دید، به عنوان پیشگویی از فاشیسم یا استبداد کمونیسم یا فقط سرمایه داری در حال جوشش. اما وقتی به آن دست می یابید، بهترین راه برای تماشای «متروپلیس» نه به عنوان فیلمی برای جدا کردن، بلکه صرفاً به عنوان فیلمی از زمان خود است، لانگ داستان دنیایی را خلق کرد که دیوانه شده بود در حالی که دنیای اطرافش دیوانه می شد.
جهت دانلود فیلم Metropolis 1927 (متروپلیس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
از زمانی که تصمیم گرفتم با سینمای صامت آشنا شوم، با فیلم مرد مانکس آلفرد هیچکاک و فیلم وسترن «اسب آهنین» اثر تجدید ارزیابی صنعتی جان فورد، نام فریتز لانگ تقریباً مغناطیسی در بالای من بود. فهرستی از کارگردانانی که مشتاقانه میخواستم آثارشان را ببینم. وقتی چند سال پیش شنیدم که در مورد «لیوان مقدس» برای تاریخ سینما ضربه زده شده است، با نسخهای کهنهشده از حماسه صامت لانگس متروپلیس که از فراموشی بیرون کشیده شده است، و منجر به کشف عظیم بیست و پنج دقیقه از صحنهها/لحظههای گمشده در چاپ شد. پس از خواندن این مطلب که فیلم قرار بود بهخاطر ماهیت شکننده و قابل درک فیلم، با خیال راحت در یک جامعه حفاظتی نگهداری شود، انتظارات من از این برش از فیلم که در ویدیوی خانگی منتشر میشد به تدریج ناپدید شد. سالها بعد، تصمیم گرفتم در آمازون انگلستان جستجو کنم تا ببینم چه عناوینی از شرکت DVD Masters Of Cinema ساخته شده است. (نسخه بریتانیایی Criterion) در کمال تعجب، درست در بالای صفحه، یک دی وی دی بسیار پیچیده از نسخه بازسازی شده/بازسازی شده متروپلیس بود! در یکی از وسوسهانگیزترین دیویدیهایی که در این سالها دیدهام، احساس کردم که زمان مناسبی برای من است تا خلقت کامل شهر آیندهنگر فریتز لانگ را ببینم.
خلاصه داستان: پسر بودن احتمالاً بزرگترین تایتان/خیر دوست یک شهر صنعتی بسیار پیشرفته به نام متروپلیس، فردر یک زندگی با سعادت کامل را سپری کرده است، جایی که هر چیزی را که میخواست به دست آورد، به سطحی از موفقیت رسیده است، که اکثر ساکنان شهر به آن دست خواهند یافت. هرگز به دستش نرسید. در حالی که یک روز فرد در حال راه رفتن است، یک نگاه اجمالی به دختری می اندازد که بلافاصله شیفته دیدن دوباره او می شود. در حالی که فردر در تلاش است تا شجاعت خود را برای رفتن به سمت دختر ایجاد کند، ناگهان دختر توسط محافظان امنیتی دستگیر می شود. که او را به سطح دوم متروپل می کشاند جایی است که کارگرانی که این شهر عظیم را زنده نگه میدارند، نگهداری میشوند، در حالی که افراد ثروتمند متروپلیس در عمارتها/ویلاهای سطح «بالا» زندگی میکنند.
فردر که ذرهای منصرف نمیشود، تصمیم میگیرد مخفیانه برای اولین بار در زندگی خود به سطح دوم سفر می کند. هرچه عمیق تر و عمیق تر به سطح دوم می رود، فردر شروع به بیمار شدن شدید می کند در سطحی از انحراف و ناامیدی که زندگی کارگران درگیر برخی از آنها شده است. حتی پرتاب شدن به داخل ماشین برای مردن، فقط برای "کمک" به حفظ برق شهرها. فردر که از کشف خود وحشت زده شده بود، به پدرش جون میرود تا در مورد آنچه در بخش کارگران شهر دیده است بگوید. در کمال تعجب، جان هرچه پسرش به او گفته است را رد میکند، زیرا احساس میکند شهر باید بماند. جان" از ترس اینکه فردر ممکن است برای شروع یک شورش کمک کند و متوجه می شود که برخی از کارگران اسناد محرمانه ای را به دست آورده اند که نشان می دهد داخلی نسبت به منبع تغذیه متروپلیس سخت تر است، جان تصمیم می گیرد جاسوسی به نام مرد لاغر را استخدام کند. پسرش و کارگران را زیر نظر داشته باشد. مرد لاغر با تعقیب او، مخترع متروپلیس: سی ووتوانگ را در دست می گیرد تا او را در شهر راهنمایی کند. در حالی که همه چشمان او به او نگاه می کنند، سرانجام فردر پیدا می شود که در یک جلسه مخفیانه شرکت می کند. جایی که به او و تعداد زیادی از کارگران درباره فلسفه جدیدی از زنی به نام ماریا گفته می شود (که فردر از زمانی که نگاهی اجمالی به او در سطح بالای متروپلیس دید، دیوانه اش شده است) که برای اولین بار تلاش می کند بپذیرد. در لی او جان و سی.ای. با اختراع یک ربات، شدیدترین اقدامات ممکن را برای از بین بردن شورش حباب آور انجام دهید. به سرعت ماریا، سی.ای. ظاهر او را به ربات (که او کنترل خواهد کرد) منتقل می کند. با موفقیت در انتقال ظاهر ماریا، C.A. و جون شروع به دعا کردن می کنند که ماریا دروغینشان جلوی زنده شدن مردگان را بگیرد، اگرچه هیچ یک از آنها نمی دانند که فلسفه ماریا (واقعی) چقدر بر کارگران تأثیر می گذارد، کارگرانی که شروع به ساختن چیزی می کنند که هیچ. آنها ممکن است بتوانند سرنگون شوند...
مشاهده فیلم: اولین افرادی که سزاوار تشویق گسترده هستند، سازندگان استاد سینما هستند، که آشکارا یک DVD/Blu با عشق ساخته اند. - Ray. اگرچه 25 دقیقه فیلم اضافی "جدید" حاوی مقدار خوبی دانه است، (که قابل درک است، به دلیل رها شدن حلقه های فیلم برای جمع آوری گرد و غبار) فیلمی که در نسخه های قبلی فیلم استفاده شده است. اکنون بازسازی مسحورکنندهای انجام شده است، با کیفیت تصویری که میتواند تعداد زیادی از فیلمهای ساخته شده امروز را شکست دهد! پس از اینکه او به عضویت نازی ها درآمده بود) به طرز جالبی نشان می دهد که در دوران جنگ رکها علیه "بالاترها" شورش می کنند، همه آنها برای تبدیل شدن به افراد متمایز مبارزه می کنند. در قسمت اول فیلم، نشان می دهد که کارگران به عنوان عروسک هایی برای زنده نگه داشتن شهر استفاده می شوند، آنها نیز به عنوان یک امر شرم آور و ضروری پنهان شده اند. شر» برای رده های بالاتر، تا نیمه دوم فیلم، جایی که کارگران به یک موج جزر و مدی توده ای تبدیل می شوند که طبیعت مخرب آن، آنها را به فراموشی (به طور موقت) فرزندانشان می کشاند!. همراه با فیلمنامه بسیار پرتنش. فریتز لانگ، همسر وقتش، فیلم را با کارگردانی استادانه ارائه میکند. برای دو سطح متروپلیس لانگ، دو «جهان» بسیار متفاوت خلق میکند، با سطح کارگر ظاهری مهآلود و تهدیدآمیز نویر، که به ایجاد این حس کمک میکند که هر کسی میتواند به بیرون بپرید و به شما حمله کنید، به سطح بالایی که پر از فناوری شگفت انگیز و مملو از خانه های خیره کننده است. برای شخصیت های عالی The Thin Man و C.A. Wotwang، Lang به فیلم حس گوتیک شگفت انگیز و وحشتناکی می دهد، با مرد لاغر شبیه دریکلار که به عنوان یک جاسوس کار می کند! در کل، به دلیل ارائه فیلمی شگفتانگیز توسط لنگ، که لحظات جذاب نویر را در هم میآمیزد و جلوههای ویژه هنوز به طرز خیرهکنندهای اجرا میشود.
جهت دانلود فیلم Metropolis 1927 (متروپلیس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
برای مدت طولانی داستان "متروپلیس" به دلیل فیلم های گم شده غیرقابل درک بود. در سال 2008 در بوئنوس آیرس، بخش هایی از فیلم که گمشده تلقی می شدند، دوباره کشف شدند و داستان دوباره معنا پیدا کرد.
این که داستان منطقی بود به این معنا نیست که بگوییم داستان فوق العاده ای است. تعداد بیش از حد شخصیت ها یک بعدی هستند یا خیلی واقعی نیستند. فردر (پسر) کاملا ساده لوح است و ماریا بیش از حد قدیس مانند است. علاوه بر این شعار فیلم "واسطه بین سر و دست باید قلب باشد" کمی گونی است.
با این وجود، "متروپلیس" یکی از فیلم های بزرگ تاریخ و الگویی برای فیلمهای علمی تخیلی تا به امروز.
تفصیل ممکن است خیلی ایدهآلیستی باشد، اما «متروپلیس» دو موضوع دارد که از نظر اجتماعی بسیار مرتبط هستند. در وهله اول مکانیزه شدن کار. این موضوع توسط رقصی از کارگران نشان داده شده است که تبعیت آنها از ماشین ها را نشان می دهد. با توجه به این مضمون، «متروپلیس» سلف فیلم هایی چون «آزادی آزاد» (1931، رنه کلر) و «زمان مدرن» (1936، چارلی چاپلین) است. در وهله دوم، دوگانگی بین کارگران معدود شاد و کارگران فقیر. از این نظر «متروپلیس» سلف «بلید رانر» (۱۹۸۲، ریدلی اسکات) است (اگرچه در آن فیلم فقرا کارگران نبودند، بلکه روباتها / تکرارکنندهها بودند).
فیلم جدا از موضوعات مرتبط همچنین زبان فیلم بسیار قانعکنندهای دارد که در برخی موارد نوآورانه است و در موارد دیگر به فیلمهای قدیمیتر برمیگردد. من چند مثال می زنم. تبدیل ماشین به یک هیولای وحشی در فانتزی فرد جوان ("کابیریا"، 1914، جیووانی پاسترون). تبدیل مواد مرده به موجود زنده ("فرانکنشتاین، 1931، جیمز ویل). دانشمند دیوانه روتوانگ با دستش با دستکش سیاه ("دکتر استرنج لاو" 1964، استانلی کوبریک).
به غیر از آن، معماری در "متروپلیس" (الهام گرفته از خط افق نیویورک)، ترکیب شده با دکوراسیون داخلی آرت دکو، بی نظیر است.
در مجموع "متروپلیس" یکی از برجسته های اکسپرسیونیسم آلمانی است.
جهت دانلود فیلم Metropolis 1927 (متروپلیس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
اکنون آنقدر فیلم Metropolis دیدهایم که حتی کسانی از ما که آنها را مطالعه میکنیم، فراموش میکنیم که برخی از آشناییها در کجا متولد شدهاند. عناصر علمی تخیلی ارائه شده در «متروپلیس» فریتز لانگ آنقدر برای ما آشنا هستند که نه تنها به استاندارد ژانر بلکه تقریباً یک امر بدل شده اند. تصور شهر به عنوان یک جهنم شهری که توسط طبقه بالا اداره می شود و توسط فقرای برده مانند اداره می شود. مفهوم شهری که به نظر می رسد آسمان ها را لمس می کند. تصور یک دانشمند دیوانه که در آزمایشگاهش در حالی که خدا را بازی می کند می خندد. قهرمانی تنها که دسیسه های شیطانی شخصیت شرور را کشف می کند و سعی می کند یک آچار میمون را در نقشه خود بیندازد. این عناصر را می توان در اجداد متروپلیس «فرانکنشتاین»، «بتمن»، «گاتاکا» و شهرهای «بلید رانر»، «جنگ ستارگان» و «عنصر پنجم» یافت. همه این فیلمها حاوی عناصری هستند که از آثار لنگ الهام گرفته شدهاند.
«متروپلیس» به عنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلمهایی که تا کنون ساخته شده است در تاریخ ثبت شده است، قطعاً یکی از فیلمهای صامت مورد مطالعه و در عین حال نوع فیلم از زوال پس از موفقیتش در سال 1927، متروپلیس دوران ناآرامی را سپری کرد. این شجره نامه است زیرا یک فیلم صامت مخاطبان علمی تخیلی معمولی را خاموش می کند و به نوعی پاورقی در تاریخ این ژانر است. نسخههای بازسازیشده یکی پس از دیگری سعی کردهاند فیلم را به بهترین شکل ممکن بازسازی کنند، زیرا برخی از فیلمهای فیلم به دلیل بیتوجهی و سانسور احمقانه استودیویی از بین رفته است. برخی از ترمیمها کار میکنند، اما اکثر آنها اینطور نیستند، بنابراین ما گاهی تعجب میکنیم که این باید چه تجربهای در سال 1927 داشته باشد. مگر اینکه نسخهای از دست رفته ظاهر شود (همانطور که با چاپ اخیراً کشفشده از فیلم والنتینو در سال 1922 «آنسوی صخرهها») کامل شد. کار من هرگز دیگر دیده نمی شود. نسخه بازیابی شده که در سال 2001 بر روی DVD منتشر شد بر اساس یک بازیابی دیجیتال با وضوح 2K از تمام منابع موجود بود. این بهترین نسخه ای است که من دیده ام و اگر فیلم را ندیده اید آن را به شدت توصیه می کنم. بدترین فیلم چاپی در سال 1994 است که توسط GoodTimes منتشر شده است که حاوی یک ذره ترمیم نیست. من آن را بدترین میدانم زیرا هنوز در مورد نسخه بازسازیشده 1984 جورجیو مورودر با رنگهای رنگی (خوب)، جلوههای صوتی (نه چندان خوب) و موسیقی متنی که شامل آهنگهایی از Loverboy، فردی مرکوری، بانی تایلر است، تردید دارم. ، آدام آنت و پت بناتار (آخه!).
کسانی که فیلم را مطالعه می کنند (از جمله خودم) داستان را غیرقابل نفوذ می دانند. برخی از فیلمها را میتوانید به راحتی رمزگشایی کنید، اما «متروپلیس» طرحی دارد که بهطور دیوانهکنندهای نامنظم است که به سختی میتوان آن را بهطور کلی مشخص کرد. خیلی ها این را به عنوان یک عیب پذیرفتند، اما فکر می کنم به ماهیت آشفته فیلم می افزاید. این در آینده اتفاق می افتد (نسخه های بازسازی شده کارت های عنوان ارائه می دهند که نشان می دهد سال 2000 است، اما من آن را ادامه نمی دهم) در شهری پر ازدحام با آسمان خراش های عظیم (معماری گوتیک و گاهی گروتسک نشان می دهد که ساختمان ها در یک ساختمان ساخته شده اند. عجله کن). ثروتمندان متروپلیس از زندگی خود راضی هستند، در پنت هاوس خود می رقصند و پول خود را خرج می کنند. فقرا به عنوان برده در زیر شهر مانند چرخ دنده های ماشین کار می کنند. لنگ صحنههای سطوح زیرزمینی را بهطور باشکوهی طراحی میکند تا کارگران هرگز از مرحله خارج نشوند. آنها آنقدر کار نمی کنند که تحت ظلم و ستم کار می کنند، مانند بردگان رامسس که اهرام او را می سازند. فقیر و غنی متروپلیس نسبت به یکدیگر بی اطلاع هستند. یکی از افرادی که از تقسیم طبقاتی بی اطلاع نیست، جو فردسن، یک تاجر بی رحم است که از دفتر خود بر متروپولیس حکومت می کند.
فردر پسرش با خوشحالی از باغ های تفریح لذت می برد، زمانی که متوجه زنی می شود که از غارهای زیرزمینی برمی خیزد. با گروهی از بچه های کارگر کنجکاو او را تا اعماق تعقیب می کند و از ظلم و ستم در حال حرکت در آنجا وحشت زده است. این زن ماریا است، انقلابی که موعظههایی برگزار میکند تا به کارگران یادآوری کند که راهحلی مسالمتآمیز میتواند و باید پیدا شود.
فردر نقشهای را از روتوانگ، دانشمند دیوانه، برای ایجاد نسخهای روباتیک از ماریا برای متقاعد کردن مردم، کشف میکند. کارگران قیام کنند و اسلحه بگیرند. این منجر به معروف ترین صحنه فیلم می شود که ربات تبدیل به گوشت و خون می شود و پیامبر دروغین چشمان خود را باز می کند تا دو گوی درخشان مرده را آشکار کند. روتوانگ ماریا واقعی را می رباید و ماریا دروغین را می فرستد تا کارگران را متقاعد کند که برخیزند و سپس به مردان ثروتمند طعنه بزنند و آنها را به جنون جنسی بکشاند.
سپس تمام جهنم از بین می رود، اما بقیه را باید رها کنم. شما را کشف کنید.
لنگ متروپلیس را بر اساس کتابی نوشته همسرش تئا فون هاربو ساخته است. در کتاب داستان در مورد هرج و مرج به عنوان فیلم (و در نتیجه کمتر موفق) است، تفاوت این است که لنگ دارای تصاویر بصری برای نشان دادن هرج و مرج در جایی است که کتاب وجود نداشت. او از هر ابزار فنی که در اختیار دارد برای تجسم جهنم ماشین زیرزمینی که توسط کارگران اداره می شود استفاده می کند. در یک لحظه فردر، با لباس مبدل به عنوان یک کارگر، شاهد انفجار یکی از ماشینهای بزرگ است و آن را به عنوان یک هیولای وحشتناک تجسم میکند که دهها کارگر را می بلعد. دیگری یک وسیله عجیب و غریب را پیشنهاد می کند، یک صفحه غول پیکر که در آن کارگر طوری ساخته شده است که بازوها را در همان جایی که لامپ ها در اطراف لبه آن روشن و خاموش می شوند، نگه دارد. به نظر می رسد ماشین هیچ هدفی ندارد تا زمانی که فردر آن را به عنوان یک ساعت غول پیکر تصور کند و سعی کند بازوهای خود را به جلو بکشد تا به این روز بی رحم پایان دهد.
متروپلیس یکی از قله های اکسپرسیونیسم آلمانی است که در آن حیرت آور است. استفاده از نور و سایه یکی از بهترین نمونهها صحنهای است که در آن روتوانگ ماریا واقعی را در غارها تعقیب میکند و تنها با استفاده از یک پرتو نور برای ایجاد وحشت در حین نزدیک شدن به داخل غار میرود. لحظه درخشان دیگری با رقص وابسته به عشق شهوانی ماریا در حالی که مردان غوغا میکنند اتفاق میافتد، دوربین پر از آنهاست. چشم های مرطوب این صحنه پس از انتشار اولیه به طور کامل حذف شد و تا قبل از ویدیوی خانگی بازسازی نشد.
سایر لحظات طنین عمیق تری دارند. در مورد صدها کارگری که در غارهای زیرزمینی زحمت می کشند، چیزی ناراحت کننده است. وقتی به سمت محل کار میروند، با سرهای پایین، لباسهای متحدالشکل و کلاهدار راهپیمایی میکنند. من را به یاد یهودیانی انداخت که به اردوگاه های مرگ نازی ها هدایت می شدند. پیشگویی مدفون از هیتلر وجود دارد. ارجاعات کتاب مقدس لانگ واضح تر است. ظهور شهر به موازات بازگویی ماریا از داستان برج بابل است. پنتاگرام غول پیکر در آزمایشگاه روتوانگ در حالی که او خدا را بازی می کند. تصویر نفس گیر طاعون آور که با یک داس زشت می آید. طبیعت بهشتی و جهنمی خود متروپلیس. حتی یک ویژگی شبیه مسیح در ماریا وجود دارد که موعظه های خود را ارائه می دهد و تقویت می کند که واقعاً خوشا به حال صلح جویان.
این عناصر و تصاویر به دلیل اصرار لانگ بر کمال مطلق به فیلم آورده شده اند. او بهعنوان یک کارمند گاه بیرحم شناخته میشد که مانند یک دیکتاتور با گروه و گروه خود کار میکرد. او حدود 20000 بازیگر اضافی (1500 تای آنها فقط برای سکانس برج بابل) انتخاب کرد و از صبح تا شب با آنها کار کرد. آبی که مجموعه را برای سیل اوج پوشانده بود سرد یخی بود. بسیاری از وسایل اضافی از صبح تا شب خیس شده بودند. بازیگر بریژت هلم تقریباً چندین بار کشته شد، یک بار بر اثر سقوط و دیگری به دلیل واقعی بودن صحنه آتش سوزی! هلم به قدری از تجربه کار با لنگ متعجب شد که پس از آن از ساختن فیلم دیگری با او امتناع کرد.
می توانم ادامه دهم، متروپلیس همه فیلم های عالی باعث بحث های طولانی می شوند. می توان آن را حداقل به صدها روش مختلف دید، به عنوان پیشگویی از فاشیسم یا استبداد کمونیسم یا فقط سرمایه داری در حال جوشش. اما وقتی به آن دست مییابید، بهترین راه برای تماشای «متروپلیس» نه بهعنوان فیلمی برای جدا کردن، بلکه صرفاً بهعنوان فیلمی از زمان خود است، لانگ داستان دنیایی را خلق کرد که دیوانه شده بود در حالی که جهان اطرافش دیوانه میشد.
جهت دانلود فیلم Metropolis 1927 (متروپلیس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
شهر بهعنوان یکی از اصلیترین فیلمهای علمی تخیلی باورنکردنی در نظر گرفته میشود و تاثیر آن به وضوح روی احتمالاً مشهورترین فیلمهای طبقهبندی آن از همیشه دیده میشود. صرف نظر از حفرههای داستان و تکههای از دست رفته، تقریباً ۱۰۰ سال پس از تحویل منحصربهفرد خود، نحوه تعامل را در واقع تشخیص میدهد. شهر در بخش تزئینات و همچنین کلاس علمی تخیلی مرزها را شکست. ترغیب های آن باید در طول تاریخ فیلم در هر کجای دنیا قابل مشاهده باشد. متروپلیس در هر صورت خالی از اشکال نیست. داستان کسل کننده و موسیقی متن همراه با برخی از بازیگران ناامید کننده، دو نقص در این کار به طور کلی تکان دهنده هستند. جنگ ستارگان، اسپرینتر لبهی شارپ و توطئهی بالا جزء اصلی فیلمهای علمی تخیلی هستند. پس از بررسی سیتی، می توان درک کرد که آنها تا چه حد تحت تأثیر اجزای متعدد فیلم قرار گرفته اند. موشهای آزمایشگاهی دیوانه، رباتهای انساننما و جوامع شهری پیشرفته، اجزای معمولی یا هر فیلم علمی تخیلی هستند که میتوانید در عصر حاضر در تئاتر ببینید، با این حال، با بازگشت به دهه 1920، لنگ این تصاویر را هدایت میکرد. تعداد اسطورهها یا آنتاگونیستهای علمی تخیلی را که در طول تاریخ فیلم دستهای پروتزی داشتهاند، در نظر بگیرید: دکتر استرنج لاو، لوک اسکایواکر، چیف اسنیر، پیتا ملارک، و غیره. به همین ترتیب، آزمایشگاه موشهای آزمایشگاهی مجنون با لولههای آزمایش موجدار، یک میز فعالیت با مژههای ضخیم پوست گوساله، و واضح است که در حین بررسیهایشان، خنده زیرکانهای وجود دارد. گروههای عادی که ناظران در فیلم Metropolisهای کنونی آن را دستکم میگیرند، در زمان تحویل شهر، افکار مترقی بودند. در طول دهه 20، زمانی که فیلم تحویل داده می شد، تمام تزئینات باید بدون کمک رایانه های شخصی مدیریت شوند، این امر کارل فروند و گروه پیشرفت هایش را بر آن داشت تا راه های پیشرونده ای را برای ایجاد تأثیرات بسازند. آنها از تاثیرات منعکس کننده استفاده کردند تا مدل های کوچک بسیار زیاد ظاهر شوند در حالی که سرگرمی ها هنوز آماده ادامه صحنه هستند. این باعث ایجاد چند موقعیت باورنکردنی با فراتر از تنظیمات شهر شد. تزیینات با تغییر ماریا به دستگاه علاوه بر این پیشرونده بود و حلقه های درخشان در اطراف بدن او حرکت می کردند. رئیس لانگ میدانست که سرگرمیهایش در طول صحنه سیل برای مدت طولانی در آب سرد میایستادند و حتی سرگرمکننده ماریا را برای اعتبار «زنده زنده میسوختند». علاوه بر این، سبک هماهنگی جالب لانگ نیز قابل توجه است. فریتز لانگ کارگران را به دو دلیل اصلی در یک الگوی بصری قرار داد. اولین مورد نشان دادن راهی است که جو فردسن آنها را به عنوان آیتمها و نه افراد درگیر میکند. با ارائه پیشرفتهای دقیق و خودکار به آنها، ناظر میتواند درک کند که کارگران چگونه وقتی مجبور میشوند در زیر شهر با ماشینها کار کنند، از انسانیت خود محروم میشوند. توضیح بعدی که لند از این الگوها استفاده می کند برای نشان دادن پیشرفت متخصصان در طول فیلم است. تماشاگر میتواند ببیند که چگونه در ابتدای فیلم، کارگران به شکل الگوهایی قرار میگیرند. هر چند که ممکن است، بعداً در فیلم Metropolis آنها به طور تصادفی قرار می گیرند و غیرقابل پیش بینی عمل می کنند. این برای نشان دادن آشفتگی است که باعث شده مرد ماشینی من. وقتی این فرد آشفته با آنها آشنا می شود، دیگر در یک توسعه هماهنگ حرکت نمی کنند. بهترین نمونه این دو صحنه بالابر است. در صحنه آسانسور اولیه، کارگران همه سر به پایین، در خطوط یکسان راه میروند. در صحنه دوم آسانسور بعد از فیلم، هر یک از متخصصان در حال دویدن به هم ریخته هستند و از روی نرده آسانسور حرکت می کنند. در این مرحله ممکن است هیچ درخواستی برای توسعه آنها وجود نداشته باشد. در پایان فیلم، یک صحنه وجود دارد که در آن هر یک از متخصصان با طراحی سه وجهی راه می روند. این پس از آن است که انسان ماشین سوخته می شود و زمانی که فردر به "سر" و "دست" می پیوندد، درخواست دوباره برقرار می شود. سیتی بدون نقاط ضعف نیست. بازیگری منسوخ و اغراق آمیز است. نمونه هایی از این صحنه تعقیب و گریز در میان روتوانگ و ماریا برای مقبره ها و صحنه نبرد میان فردر و روتوانگ در پشت بام جماعت را به یاد می آورند. این صحنهها بهطور استثنایی طولانی هستند، در کنار شیوهای منسوخ از بازیگری که احتمالاً تماشاگر را خسته میکند. داستان به همین ترتیب بسیار خسته کننده و گیج کننده است. تکههای از دست رفته ممکن است به این امر اضافه کند، اما واضح است که داستان اول در صورت چرخش، انتظار یا شگفتی استثنایی یا کامل نیست. موسیقی علاوه بر این عادی است. برای یک فیلم آرام، موسیقی تنها چیزی است که تماشاگر برای بیش از دو ساعت متوالی می شنود، بنابراین داشتن یک انتخاب موسیقی فوق العاده و خلق فیلم برای نگه داشتن تماشاگران بسیار مهم است. از آنجایی که فیلم ها تاریخ را فرسوده می کنند، در طول تاریخ با هم روبرو می شوند. در درازمدت، طرفداران فیلم خوش شانس هستند که این گزینه را دارند که کار را نزدیک به تحقق ببینند. برعکس، زمانی که فیلم تحویل داده شد، اکثر متخصصان فیلم این قطعه را رد کردند زیرا توسط کارشناسان گیجشده، به عنوان مثال، اچجی ولز، ممیزیهای وحشتناکی دریافت کرد. اگرچه متروپلیس تا حدودی قدیمی است، اما در هر صورت می توان آن را در ساختار منحصر به فردش و از طریق تأثیرات بی پایانش در پس زمینه تاریخی فیلم شناسی قدردانی کرد.
جهت دانلود فیلم Metropolis 1927 (متروپلیس) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
شهر یک ساخته "موی سیاه" است، یکی از محبوب ترین فیلم های داستانی علمی تخیلی فریتز لانگ. این یک دنیای خیره کننده بود که در سال 2026، 100 سال پس از خلق اثر اتفاق می افتد. در آن زمان، فرهنگ مدرن دقیقاً به دو جهان تقسیم شد. در دنیای زمینی، افراد به زندگی اسرافآمیز و ناخواسته ادامه میدهند، زمین مملو از بلندیهای خمیده، باغها، چشمههای چاه، تئاتر، زمینهای ورزشی است. در بهشتی به نام یوشیماره، فرد، فرزند صاحب خط تولید مانند شهر، با خانمهای مهد کودک بازی میکند تا اینکه در ورودی باز میشود و فرد توسط ماریا ساده و در عین حال اصولگرا جذب میشود. همانطور که خانم هایی که قبلا می شناخت. در اطراف او بچه هایی بودند که در زیر زمین زندگی می کردند. او آویزان شد، افراد در مهد کودک را برجسته کرد و به بچه ها گفت: "ببین، اینها برادران شما هستند." فرد به دنبال این بانوی ناخوشایند به طرز جالبی به زیرزمینی می رود، به "دست" جامعه. او از شرایط اهریمنی زیرزمینی و کار سنگین و مستمر افراد هر روز ده ساعت مبهوت شده بود. در هر صورت، توقف برای چند لحظه یک قمار یک انفجار است. در میان این سختیها، مری که به عنوان نجاتدهنده ظاهر میشود، ترتیبی میدهد. او برای متخصصان داستانی تعریف کرد، داستان برج بابل. در داستان، مردی تصور کرد که یک برج بابل بسازد که تا آسمان میرسد، اما خودش نمیتوانست چنین قلهای بسازد، بنابراین افراد بیپایانی کار از قله، که یک شناخت فردی بود، فرستاده شدند و ادامه دادند. با زندگی ناامید آنها به طور دقیق یک مرحله را می سازند، اما هیچ کس در هیچ نقطه ای به آنها اجازه نمی دهد بدانند که چه چیزی به دست می آورند. و افرادی که این فکر را ساختند، بدون توجه به وجود تولیدکنندگان، به کارهای روزمره خود ادامه دادند. رفتار ماریا نه نوعی نقص بینایی مطلق در برابر اعتصاب و شرارت بود و نه سازگاری فروتنانه با انقیاد. کاری که او می خواهد انجام دهد این است که داور بین سر و دست (میتلر) را پیدا کند و محکم بنشیند. فقط قلب فرد وسطی بین سر و دست است. فقط از طریق مکاتبات واقعی ممکن است داربست هماهنگی در هر نقطه بین دست و مغز ایجاد شود. خوب، و اینجا داور می آید، فراتس. ماریا و فریتس احساسات پرشوری را نسبت به آنها تجربه می کنند، با این حال پدر فریتس، فرویدسن، نگران این احتمال است که کارگران طرح شورش کنند، بنابراین او به سراغ مبتکر، روتوان می رود. آنها یک بار در مورد یک خانم مشابه، مادر فرد، هل، دعوا کردند. Rotwan در حال ساخت رباتی است که بسیار شبیه هل است. برای اینکه ماریا از هدایت متخصصان جلوگیری کند، فردسون به روتون اجازه میدهد رباتی بسازد که بسیار شبیه ماریا است و تلاش میکند با فریب دادن آنها در این مسیر، نقشههای کارگران را تضعیف کند. با ناراحتی او که روتوان نقشه های متفاوتی داشت. او نیاز داشت که فردسون ها را از بین ببرد و جهان را محو کند. او ماریا ساختگی را ترتیب می دهد تا هم زمین و هم زمین را با 7 سین ویرانگر نابود کند. ماریا را گمراه می کند و سپس روی زمین می گذارد تا افراد را اسیر خود کند، سپس، در آن نقطه، یکدیگر را می کشند. در زیرزمین، متخصصان مجبور شدند کار را متوقف کنند و ماشینها را از بین ببرند، که باعث فاجعه بزرگ و سیل به داخل زندان شد. ماریا واقعی از آزمایشگاه روتوان دور شد و در کنار فرد از بچه های کارگران محافظت کرد و سیل را متوقف کرد، اما متخصصان در واقع اشتباه می کنند که ماریا واقعی باعث فاجعه شده است. آنها ماریا ساختگی را گرفتند و او را به آتش کشیدند. فرد در نهایت با لوطوان دوئل می کند و ماریا را از دست او نجات می دهد. در نهایت، فردسون و کارگران تحت مداخله فرزندشان و ماریا دست دادند. در چنین فضای اجتماعی، ما با حفرهای جدی بین ثروتمندان و فقرا مواجه هستیم که با ساخت ماشینها در مقیاس بزرگ، خصومت طبقاتی از بین برنده و غریزه انسانی به دست آمده است. به هر حال، حضور جمهوری هنوز یک تحقیق است، چنین مبادله ای می تواند به معنای مرگ حتمی برای جریان باشد، نه صرفاً برای همگام شدن با بهبود اجتماعی تصمیم عاقلانه. علاوه بر این، من اطمینان دارم که افراد می توانند از راه های مسالمت آمیز برای مقابله با مسائل در توجه مشترک استفاده کنند و به توافق نسبی دست یابند.