حال که دو عاشق به وصال هم رسیده اند، فرزند متولد نشده شان تهدیدی برای گرگ نماها و اهالی شهر فورکس به حساب می آید که...
جهت دانلود فیلم The Twilight Saga: Breaking Dawn - Part 1 2011 (گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
بیل کاندون به وظیفه ظاهراً غیرممکن فیلمبرداری از آنچه "غیرقابل انکار" تلقی شده است رسیده است.
کتابی که برای کسوف (با فرار جیکوب پس از دریافت دعوت به عروسی بلا و ادوارد) فرار می کند ، که از فیلم ماه گرفتگی خارج شده است ، جایی است که ما گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ را شروع می کنیم. Breaking Dawn Part 1 خوشبختانه وقت خود را با (بیشتر) لحظات مهم از کتاب می گذراند. آماده سازی برای عروسی ، عروسی خود (پیچیده ترین لباس عروس همیشه) ، ماه عسل (کامل با تراشیدن پا!) و همه موارد مربوط به بارداری - این بخشهای فیلم بیشترین تمرکز را بر روی آنها دارند. با این گفته ، مواردی کنار گذاشته شده است که ممکن است برخی از طرفداران را ناراحت کند. بخش یعقوب کتاب؟ متراکم قابل توجه امیدوارم که شما انتظار نداشتید چیزهایی را ببینید که مربوط به رفتن او برای جستجوی شخصی برای چاپ است. اینجا نیست. متأسفانه ، یکی از قسمتهایی که در مورد کتاب بیشتر دوست داشتم (مطالب مربوط به یعقوب ، ست و لیا) بسیار کوتاه شده است. اما حداقل نکات مهم در آنجاست. شاید ما می توانستیم تعداد بیشتری از آنها را به جای آن صحنه جنگ بی معنی بین کالن ها و گرگ ها بدست آوریم؟
در مورد صحنه جنسیت و صحنه زایمان ، که همه می خواهند از آن بدانند: خوب ، بلا و ادوارد داشتن یک رابطه جنسی خوب برای شکستن در تخت * شامل * می شود ، اما به نوعی می توانید بگویید که موارد بریده شده وجود دارد. صحنه تولد کمی بهتر است. در این صحنه خون بیشتری وجود دارد (و کابوسی که بلا در اوایل فیلم دارد) بیش از کل سه فیلم قبلی است. من می توانم ببینم که چگونه این امر نیز مرتب می شود ، اما من فکر می کنم که آنها واقعاً همان مقدار را داشتند که ممکن است رتبه بندی را داشته باشند (در اینجا امیدواریم که یک نسخه DVD بدون ویرایش داشته باشید). این قطعاً صحنه ای پر از احساس است. واضح است که به دنیا آوردن فرزندان نیمه خون آشام نیمه انسان بدون پیک نیک است. Dawn تنها چیزی نیست که در گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ شکسته است. شکستگی استخوانهای بلا نیز وجود دارد ، به دلیل تخم ریزی که او را از داخل خرد می کند. یک چیز ناخن فیلم باعث می شود بلا تا حد ممکن بیمارگونه به نظر برسد. او بسیار اسکلتی است و ناراحت کننده است.
کریستن استوارت در گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ از بین برنده بازی می کند. طیف گسترده ای از احساسات وجود دارد که بلا باید با آنها عجین شود. و ، بله ، او * لبخند می زند ، گرچه احساسات شاد خیلی طولانی نیست. ادوارد (یا جسیکا او را "مو" می نامد) از نظر تعداد احساساتی که دارد با بلا مطابقت دارد. او مجبور است تمام این گناهان را نسبت به گناهكاری كه بیشتر دوست دارد تحمل كند و به وضوح به اندازه حاملگی از نظر جسمی بلا آسیب می بیند. در همین حال ، بیچاره یعقوب نیز سرگرم کننده نیست. این سه شخصیت در طول فیلم خیلی با آنها سر و کار دارند. استوارت ، پتینسون و لوتنر (با ریخته های جدید) همه آن را می فروشند.
اکثر شخصیت ها حداقل برای لحظه ای کوتاه می درخشند تا بدرخشند. برخی از کالن ها که ادوارد نیستند ، کمی بیشتر از حد معمول گفتگو می کنند (الیزابت ریاسر در نقش اسما از این موضوع خوشحال ترین است). من خصوصاً دوست داشتم که درگیری بین آلیس و روزالی در مورد کودک بلا را ببینم. گرگها چند صحنه مختصر اینجا و آنجا دارند. من مخصوصاً بیشتر از شیث و لیا ممنون بودم. و سرانجام می شنویم که تلفن تپاتی گرگینه به چه صورت است. قطعاً آشفته است (که منطقی است). بیلی بورک و سارا کلارک به عنوان والدین بلا لحظات بسیار خوبی را تجربه می کنند ، چه احساسی و چه شوخ. حتی شخصیت های جدید مانند قبیله Denali نیز کمی زمان نمایش دارند. به این نکته توجه داشته باشید که ایرینا (مگی گریس ، که با صرف کمی وقت در صفحه نمایش کارهای زیادی انجام می دهد) ، او در قسمت 2 مهم خواهد بود. دوستان بلا ممکن است هر کدام یک خط بگیرند. جسیکا (آنا کندریک که هنوز هم هر صحنه ای را که می دزد) بیشترین بهره را می برد. او ، همراه با شخصیت های مختلف دیگر ، شوخ طبعی اضافه می کنند. با توجه به سنگین بودن داستان در گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ ، این شوخ طبعی یک آرامش بسیار قابل توجه است.
همه چیز پس از ماه عسل بسیار تاریک می شود. و باید کاندون را به خاطر گرفتن گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ و پرداختن به موضوعات حساس مانند این تحسین کرد: این واقعیت که ادوارد بدون ایجاد کبودی نمی تواند کاملاً با بلا باشد (در حالی که هنوز انسان است). آیا او اجازه داد بلا در هنگام تولد تخمهای تخمگذار آنها بمیرد؟ آیا یعقوب برای محافظت از بلا به قبیله خود و یا در کنار کسانی که مدت زیادی از آنها نفرت داشته است وفادار مانده است؟ و از مهمترین "چاپ" چه چیزی استفاده می شود؟ خوشبختانه ، ما نگاهی می اندازیم که رنسمی هنگام بزرگسالی چگونه خواهد بود (این زمانی خواهد بود که جیکوب به آن روش به فکر او می افتد. بنابراین شورت خود را در این مورد پیچ و تاب نکنید. اگر توجه کردید ، خواهد دانست که چطور کار می کند و به نظر می رسد آنقدر دمدمی مزاج به نظر نرسد که به نظر می رسد.)
همچنین باید کاندون را به خاطر کارگردانی اش تحسین کرد ، زیرا انتخاب عکس هایش چیزهای زیادی به فیلم اضافه می کند. حتی نگاهی به داخل بلا می اندازیم تا ببینیم سم چگونه او را تغییر می دهد. تأثیرات نمایش داده شده در هنگام تحول او واقعاً چیزی است. من همچنین دوست داشتم که با شنیدن بازی لالایی بلا ، آنها به فیلمهای قبلی بازگشت داشتند.
اگر دوست ندارید کاری با حق رای دادن گرگ و میش انجام دهید ، پس قصد تغییر نظر ندارید توسط این نقطه متنفرها متنفر خواهند شد. اما برای ما که قدر آن را می دانیم ، گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ تعبیر خوبی از نیمه اول کتاب است. علاوه بر انتخاب موسیقی مورد استفاده ، کار دیگری که گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ ها همیشه به درستی انجام داده اند وفادار ماندن به منبع اصلی است ، از جمله (بیشتر) گفتگوی مهم / لحظات کتاب. همه چیز در یک مکان منطقی به پایان می رسد و شما را با نگرانی منتظر قسمت 2 می گذارد. و اگر کمی بعد از شروع اعتبارات آخر بمانید ، یک صحنه اضافی مربوط به Volturi وجود دارد.
جهت دانلود فیلم The Twilight Saga: Breaking Dawn - Part 1 2011 (گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
من نه طرفدار گرگ و میش هستم و نه بادگیر گرگ و میش. این گفت ، من نسبت به حق رای دادن بی تفاوت هستم. تا جایی که در مورد فیلم ها هستم ، هنوز هم فکر می کنم ، ناشی از شخصی که دانش او در مورد کتاب فقط از طرفدار خواهرم است و من یک فصل از آن را می خوانم و آن را پایین می گذارم ، بهترین حالت گرفتگی (نه زیاد گفتن) و جدید است ماه بدترین. اما این واقعاً دلداری نیست. Breaking Dawn: قسمت 1 کاملاً در بین بدترین های سال نیست و هیچ کس در بین بدترین موارد موجود نیست ، با این وجود از برخی مشکلات عمده رنج می برد که بعداً در بررسی به آنها دست خواهم یافت.
پس چه چیزی باعث شد که در وهله اول Breaking Dawn: Part 1 را ببینم؟ پاسخ مدیر آن ، بیل کاندون بود. من با فیلم های قبلی او آشنا هستم و او را یک کارگردان و نویسنده آینده دار می دانم که فیلم هایش را به خوبی نوشته ، مشاهده و بازی می کنم. Gods and Monsters بسیار شگفت انگیز است و یکی از مورد علاقه های من است ، Kinsey جالب بود و Dreamgirls با موسیقی متن و بازیگران بسیار عالی بود. آیا کاندون کارگردانی خوبی انجام داده است؟ برای من مطمئن نیستم. من می گویم در مورد چهار فیلم گرگ و میش تاکنون Breaking Dawn: قسمت 1 بیشترین احساس سینمایی را نسبت به آن دارد ، از طرف دیگر در اینجا چیزهای زیادی نیست که فیلم های قبلی کاندون را خیلی خوب کرده باشد و من تا آنجا می گویم که آن را بگویم آیا فیلم او حداقل مرا درگیر خود کرده است.
آیا کیفیت های بازخرید شده ای برای این قسمت وجود دارد؟ در واقع فکر می کنم گرچه لحظات ویرایش شلختگی وجود دارد ، من ظاهر فیلم را دوست داشتم. در بعضی از نقاط کاملاً گوتیک بود و در بعضی اوقات احساس همیشه سبز یا پاییزی داشت. مناظر اغلب خیره کننده به نظر می رسند ، تصور می کنم جلوه های خوبی نیست و فیلمبرداری به خصوص از نمای نزدیک پشت لباس عروس و عکس آخر از نظر من بهترین عکس ها است. من از کارتر بورول هم خوشم آمد نمره. من Burwell را بسیار دوست دارم ، موسیقی او کیفیت خواب آور و کاملاً دلهره آور زیبایی دارد. برای سلیقه من اگرچه برخی از آهنگ های موسیقی پاپ در حد ناخوشایند هستند ، اما با بسیاری از مواردی که من درباره بورول دوست دارم ، نمره دلپذیر بود.
در مورد صحنه جنسیت مطالب زیادی گفته شده است. صادقانه بگویم انتظار داشتم از کیفیت خنده دار پنیری برخوردار باشد ، اما کاندون به نوعی کمی ظرافت بیشتری از آنچه انتظار داشتم به ارمغان آورد. سی دقیقه آخر شاید مهیج ترین Breaking Dawn بود: قسمت 1 ، همانطور که بعضی از آنها دارای هدف و شدت هستند ، چیزی بود که نیمه اول فیلم نداشت. دو بازی خوب نیز وجود دارد ، بیلی بورک و مایکل شین ، مورد دوم یکی دیگر از نقاط مورد علاقه است. بورک مثل همیشه با بعضی از خطوط بهتر فیلم سرگرم کننده است (هرچند فکر می کنید این حرف زیاد باشد؟) ، در حالی که شین ، همیشه بازیگر بزرگ ، بدون اینکه در این کار بیش از حد زیاده روی کند ، تهدید و جذابیتی را به عنوان Aro در پیش می گیرد. اشلی گرین نیز بسیار خوب است ، اگر عالی نباشد.
باید بگویم که من هنوز خیلی به بازی های سه گانه مرکزی فکر نمی کنم. کریستن استوارت بسیار بهتر از آنچه در ماه جدید است ، با موپینگ و مکث های مرده بسیار کمتر ، اما برخی از زایمان های خط او هنوز ناجور است و حالات چهره او برای سلیقه من بی روح است. کمکی نمی کند که بلا یک شخصیت نسبتاً کسل کننده است. رابرت پتینسون بیشتر از آنچه در New Moon انجام داده است انجام می دهد و نسبت به فیلم اول کمتر همدل است (نگاه کردن به لحظه های دوربین لحظه های خنده ناخواسته را برای اولین بار به ارمغان آورد وقتی بیرون آمد برای دیدن گرگ و میش) در واقع این شاید بهترین عملکرد او در این مجموعه باشد و او مطمئناً بهترین سه گانه اصلی است ، اما مانند استوارت برخی از تحویل های خط می توانستند الهام بیشتری بگیرند.
تیلور لاوتنر از طرف دیگر بدتر و بدتر می شود. او مطمئن است كه كمرنگ است ، اما آیا این تنها باعث می شود شما بازیگر خوبی شوید؟ نه به من من اعتبار می دهم و می گویم او بهتر از وضعیت آدم ربایی امسال است ، جایی که فیلم و اجرا بسیار افتضاح بودند ، اما لحظات دراماتیک تر از او احساس اجبار و بازی بیش از حد می شد و طبیعت بسیار شیک در مورد او وجود داشت. بسیاری از مشکلات مربوط به نوشتن است. گفتگو در حق رایزنی گرگ و میش هرگز به خصوص خوب نبود ، و این را گفت گرچه از نظر کیفیت نوشتاری ، این گرگ و میش در ابتدایی ترین ، بدقواره ترین و حیله گرترین آن است. شخصیت ها کلیشه ای هستند و از رشد کافی نیز برخوردار نیستند و در پایان روز شما به هیچ کس اهمیت نمی دهید. اوه ، و گرگهای سخنگو ضعیف انجام شده و ناخواسته خنده دار بودند.
داستان بسیار ناپسند و غیرقابل جلب است ، و از نظر ساختاری و محتوایی نازک نیست. کل نیمه اول کمی بیشتر از ملودرام تعجب برانگیز را می خواند. عروسی پر زرق و برق بود؟ آره اینجوری بود. اما همچنین برنامه ریزی شده بود و بیش از حد تمدید شد. نیمه دوم کرایه بهتری دارد ، هنوز هم با گفتگوی نامناسب ، بازی ناهموار و جذاب ، نکات جالب در شخصیت و شخصیت پردازی ، اما همانطور که گفتم حدود سی دقیقه گذشته به عنوان برجسته ترین فیلم عمل می کند. اما برای من چیزی که باعث کشته شدن فیلم شد سرعت بود. توجه داشته باشید ، من فیلم هایی با سرعت آرام دیده ام ، اما گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ ها اغلب به عمد و با معانی قوی ، بازیگری و گفتگوی عالی و شخصیت های قابل شناسایی گام بر می دارند. با کمترین مواردی که در اینجا وجود دارد ، Breaking Dawn: Part 1 نه تنها کسل کننده و غریب است ، بلکه جالب و بدون نیش است.
به طور کلی ، با وجود تحسین من از کاندون و شین ، این کار نکرد. پایان کار به شدت حاکی از ادامه است ، که من فهمیدم در حال رخ دادن است. اگر چنین است ، امیدوارم از این بهتر باشد. 4/10 بتانی کاکس
جهت دانلود فیلم The Twilight Saga: Breaking Dawn - Part 1 2011 (گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
به دنبال موفق ترین فرنچایز چاپ به صفحه که اخیراً یک سفر حماسی به طول یک دهه را به پایان رساند، این اقتباس از آخرین کتاب مجموعه پیشگامانه «گرگ و میش» نویسنده استفانی مایر به دو بخش تقسیم شده است. دیدگاههای بدبینانه از این که آن چیزی بیش از یک تلاش برای گرفتن پول توسط مدیران استودیو نیست، تصمیم برای انجام این کار در نهایت یک تصمیم الهامشده است.
ملیسا روزنبرگ، فیلمنامهنویس، این جدایی را درست در جایی که به آن تعلق دارد، انجام میدهد- و این اولین پارتنر به ازدواج بلا با ادوارد، ماه عسل بعدی آنها، بارداری خائنانه و تغییر شکل او میپردازد. طرفداران - به طور خاص، طرفداران تیم ادوارد - با این حال بلافاصله با لحظه مورد انتظار در کل حماسه پاداش خواهند گرفت. این همچنین زیباترین است، زیرا ادوارد و بلا در نهایت عشق خود را با یکدیگر با پیمان ازدواج امضا می کنند. نیم ساعت کامل از فیلم به عروسی آنها اختصاص دارد و کارگردان بیل کاندون این مراسم را با شکوه به صحنه می برد. کاندون بیش از مجموعههای پیچیده، جذابیت آن را از طریق شخصیتهای کلیدی خود نشان میدهد - پدر مجرد چارلی (بیلی برک) که دختر مورد علاقهاش را به ادوارد سپرد. عروس بلا هیجان زده و در عین حال عصبی برای شروع فصل جدیدی از زندگی و عشقش با یک خون آشام. و ادوارد داماد از ازدواج با بلا بسیار خوشحال بودند اما از اینکه عروسی انسان و خون آشام آنها به او صدمه بزند ناراحت بودند.
در مرکز آن عشق بیشمار بلا و ادوارد به یکدیگر قرار دارد و صحنهای که در آن زوج عهد خود را با نگاه کردن به چشمان یکدیگر و غافل از جمعیت روبروی خود رد و بدل میکنند، عمیقاً تأثیرگذار است. همانطور که این قسمت در نهایت بلا و ادوارد را به خوشبختی می رساند، عشق جیکوب به بلا را نیز به پایان می رساند و طرفداران تیم جیکوب از رقص آهسته آن دو دور از جشن عروسی لذت خواهند برد، زیرا جیکوب در نهایت به این توافق می رسد. به بهترین نحو که بلا مال او نیست.
از نحوه فیلمبرداری کاندون از «عروسی قرن» واضح است که حساسیت شگفتانگیزی نسبت به مواد دارد و تیزبینی بهویژه در مورد نیمه دوم فیلم مهم است. کسانی که کتابها را خواندهاند، میدانند که این فصل پایانی چالشبرانگیزترین بخش فیلم در بین هر چهار فصل است، بهویژه به این دلیل که به موضوعاتی مانند فداکاری، خیانت و مرگ میپردازد. و منتهی به آن، ماه عسل کالن های تازه ازدواج کرده در Isle Esme، در سواحل ریودوژانیرو برزیل است، جایی که بلا و ادوارد به ازدواج خود پایان می دهند - صحنه های عاشقانه آنها با شور و شوق فیلمبرداری شده است که در درجه بندی PG13 مجاز است.
حاملگی متعاقب بلا، زنجیره ای از اتفاقات را رقم می زند که در دست کارگردانی کمتر، می تواند به مسخره تبدیل شود - خوشبختانه گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ در Condon یک سکاندار ماهر پیدا کرده است. او به طور کامل گرانش و شدت تصمیمات پیش روی سه گانه- در هسته اصلی، بلا، که عزم او برای حفظ فرزند بی سابقه اش به معنای واقعی کلمه او را از درون جدا می کند، منتقل می کند. از یک سو، ادوارد، پدر، مضطرب بود که اعمال او میتوانست برای کسی که خیلی دوستش دارد درد زیادی ایجاد کند. و از سوی دیگر، جیکوب، که مجبور به انتخاب بین وفاداری و عشق به عنوان آلفای او، سام (چاسک اسپنسر)، قصد خود را برای از بین بردن خلقت انسان-خون آشام در بلا آشکار می کند.
همچنین وجود دارد. فوریت تازه یافته شده برای فیلم با هوای انتظار عصبی همراه بود که با توجه به رشد غیرعادی شتابان کودک در تاریخ غیرقابل پیش بینی زایمان بلا ایجاد شد. هیچیک از فیلمهای قبلی «گرگ و میش» هرگز به این سرعت نبوده است، و بخشهایی از نمایشهای بینظم که غالباً پیشتاز فیلمهای قبلی بودهاند، از بین رفتهاند، و هم در دیالوگها و هم در اکشن، اختصار و ضربه را جایگزین کردهاند. کاندون همچنین به طرز ماهرانهای به جنبههای پیچیدهتر فیلم میپردازد - بهویژه، زایمان طاقتفرسا بلا از طریق حلهای نرم و نزدیک. در واقع، کاندون فیلمی ساخته است که جذاب است، کیفیتی که بسیاری موافق هستند که هیچ یک از فیلمهای قبلی با آن مرتبط نیستند.
این که این قسمت بسیار مسحورکننده است همچنین به لطف کریستن استوارت است که فیلم بلا را ساخته است. هر احساسی که به شدت احساس می شود که از شادی، ترس، اضطراب، پریشانی و مهمتر از همه عزم آرام و مصمم عبور می کند. رابرت پتینسون مسلماً کمتر در اینجا کار می کند، اما صحنه های قبلی او با استوارت دارای ترکیب شیمیایی درخشانی است که بدون زحمت جذابیت بین شخصیت های آنها (و البته زوج واقعی) را بیان می کند. در مورد لاتنر، به جز صحنه آغازینی که او را می بیند که پس از دریافت دعوتنامه عروسی بلا و ادوارد به جنگل می دود، بازیگر می تواند با پیراهن خود بازی کند اما (و ما متأسفیم که طرفدارانش را ناامید می کنیم) این کار تا حد زیادی فراموش شدنی است. کاندون با «Breaking Dawn»، فرانچایز «گرگ و میش» را در مسیری جدید و هیجان انگیز قرار داده است، و از بین فیلم ها فاصله گرفته است. - گونه ها عاشق رقابت هستند که تا به حال مشخصه سری فیلم ها بوده است. زمان بزرگ شدن بلا، ادوارد و جیکوب فرا رسیده است، بنابراین مایه خوشحالی است که می بینیم آنها در اینجا با پیامدهای بالغ تر و در نتیجه پیچیده تر ناشی از پیوند زناشویی انسان و خون آشامشان سروکار دارند.
نه تنها پس از آن، «گرگ و میش» تصمیم گرفت مانند «هری پاتر» در دو قسمت به نمایش درآید، بلکه این کار را نیز مانند فیلمهای «پاتر» انجام میدهد - با هر قسمت متوالی بهتر. نسبت به آخرین، و "Breaking Dawn" بهترین را در این مجموعه نشان می دهد. گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ که به راحتی از نظر احساسی رضایتبخشترین فیلم تاکنون بوده است، همچنین با اوج هیجانی به پایان میرسد و شما را برای فیلم پایانی که یک سال بعد ساخته میشود، نفس بند میآورد.
جهت دانلود فیلم The Twilight Saga: Breaking Dawn - Part 1 2011 (گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
ابتدا باید فکر میکردم که آیا این رتبهبندی «اسپویلر» دارد یا نه... این تصمیم سختی بود، زیرا این به این معنی است که نوعی خط داستانی وجود دارد که ممکن است ناخواسته خراب کنم... مطمئن باشید، وجود ندارد. منظورم این است که میدانستیم بلا و ادوارد در حال ازدواج هستند، و پیشنمایشها نشان میداد که ممکن است بچهای در کار باشد، و خوب، شما آن را دارید. اما بعد از نشستن در این مورد .... برای دو ساعت، فکر کردم که باید یک بررسی بنویسم. من اینقدر انگیزه و انرژی برای نوشتن یک نقد در سنین مختلف احساس نکرده ام! به محض اینکه به خانه رسیدم مجبور شدم شروع به تایپ کنم! هدف من: جلوگیری از دیدن گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ فقط یک نفر. اگر این کار را بکنم، کار خیرم را در این زمین انجام داده ام و کار من در این سیاره انجام خواهد شد. می دانم، این یک چیز جزئی است، اما هی، این چیزهای کوچک هستند که اهمیت دارند.
فیلم با چند نمای نزدیک از صورت قابل توجیه شروع می شود، در حالی که ما یک بازیگر را بعد از آه، لبخند یا لبخند بعدی می بینیم. با حسرت یا اشتیاق به اینجا و آنجا نگاه کنید، در حالی که دوربین بیش از 30 ثانیه روی آنها معطل می ماند. گاهی با لبخندی کنایه آمیز که می گوید: "من واقعاً از درون غمگینم، اما برای تو چهره شجاعانه ای نشان می دهم" یا لبخندی بی روح که می گوید: "در حال حاضر به یک ساندویچ پنیر کبابی فکر می کنم، اما من فقط لبخند می زنم و از جلوی تو می گذرم تا این احساس را به وجود بیاورم که واقعاً عمیقاً از آنچه می گویی متاثر شده ام." گاه و بیگاه بازیگران واقعاً خوب میتوانند یک لبخند نیمه خمیده و آگاهانه پرتاب کنند تا کمی جاذبه واقعی به صحنه بیفزایند! فقط میتوانستم تصور کنم که آنها باید چه افکار کنایهآمیزی عمیقی را مطرح میکردند، اما افسوس، این یکی از آن چیزهایی است که اگر بخواهید بپرسید، آنقدر خونسرد نیستید که بدانید. خوب! درست زمانی که فکر میکنید هر ظاهر دراماتیک ملایم ممکن و ترکیب موسیقی شیک را دیدهاید... کارگردان تصمیم میگیرد آن را دوباره، و دوباره، و دوباره، و دوباره، و دوباره، و دوباره، و درست زمانی که فکرش را میکردید، انجام دهد. ممکن نیست دوباره اتفاق بیفتد، این اتفاق می افتد! و بعد دوباره، و دوباره، و دوباره، .... اوه، و هر چند وقت یک بار کارگردان سوار هلیکوپترش می شود و صحنه ای بیهوده از پرواز در طبیعت انجام می دهد تا کمی اوضاع را به هم بزند و از صحنه فیلمبرداری فاصله بگیرد. .
از آنجایی که در طول فیلم زمان زیادی داشتم تا به زندگی، جهان و همه چیز فکر کنم، در حالی که به زیباترین موسیقیها گوش میدادم که تا به حال فیلمی را همراهی میکردم در حالی که بازیگران اخم میکردند، پا میکوبیدند و خرخر میکردند، نگاهی خیره کردم و سعی کردم بیش از حد همدیگر را زیر پا بگذاریم، از خودم پرسیدم که چرا این کارگردان به این بی عقلی متوسل می شود؟ بعد به من زد! کل طرح را به راحتی می شد در 30 دقیقه فیلمبرداری کرد و او یک ساعت و کمی فرصت داشت تا پر کند! پس از آن با کارگردان همدردی کردم، همانطور که لحظه وحشت او را تصور می کردم... وقتی متوجه شد که می تواند بقیه فیلم را با طبیعت بی معنی که پس از فیلمبرداری از طبیعت گرفته شده است، یک نقطه نبوغ بود، و این "بیا صحنه های کشیده دیگری را به تصویر بکشید.
در نقاط مختلف فیلم من رانده شدم و شروع کردم به خیال پردازی که اتفاقات عجیب و غریب ناگهانی رخ می دهد تا سرعت مرگ را تغییر دهد تا فیلم را خوشرنگ کند: مثل بلا که لباس عروسی اش را می پوشاند یا ادوارد. و جیکوب به یکدیگر ابراز عشق میکردند و بلا را رها میکردند تا خودش را به فراموشی بسپارد، در حالی که هیچکس اهمیتی نمیداد، اما متأسفانه چنین اتفاقی نیفتاد.
باید بگویم یک لطف نجات دهنده وجود داشت. با وجود اینکه سالن پر از دختران نوجوان بود، تقریباً در نیمه راه فیلم، یکی، بعد دیگری، و دیگری شروع به خندیدن با صدای بلند کرد! خیلی زود آنهایی از ما که در کما یا مرگ مغزی نبودیم، به آن ملحق شدیم. این چیزی شبیه به یک معجزه کریسمس بود! درست مثل اتفاقی که در Whoville افتاد که همه با هم شروع به خواندن کردند! ما شجاعها و اندکها، در تاریکترین ساعتمان، در خنده دور هم جمع شدیم و در میان خندههایمان با هم زمزمه کردیم: "اشکال ندارد، ما با هم هستیم، میتوانیم"! و ما انجام دادیم.
وقتی به انتهای فیلم رسیدید، این میخکوب کننده برای پایان دادن به همه ناخن جویدن ها وجود دارد... پنج تا ده دقیقه تسلط دراماتیک ناخن جویدن را تجربه خواهید کرد. تغییر زوایای دوربین، بزرگنمایی، زوم اوت، و موسیقی، و افکتهای واقعاً بد... همگی به سمت فینال نهایی و پاسخی که باید بدانید: آیا او زنده میشود یا مرده است؟ نگران نباش، من آن را خراب نمی کنم، اسپویل واقعی این است: وقتی به آنجا رسیدی، فقط... اهمیتی نمی دهی!
بنابراین شما که آنجا ایستاده اید و قبل از تصمیم گیری در مورد اینکه با عصر چه کاری انجام دهید، آخرین بررسی را دریافت می کنید... این کار را نکنید... شما می دانید که هستید، فقط... ... انجام دهید!
جهت دانلود فیلم The Twilight Saga: Breaking Dawn - Part 1 2011 (گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
با فرو رفتن از شوق خاصی که در Eclipse قابل مشاهده بود، حماسه Twilight از لاغر و پست، به کسل کننده و احمقانه بازگشت.
Breaking Dawn Part 1 فیلمی است که در خود بسیار گیج کننده است. اعدامی که اگر به خاطر کمبود کلی خون نبود، میتوانستم حدس بزنم که فیلم راجر کورمن باشد. شرم آور و نامطلوب است، و عجیب ترین بخش این است که به روشی که به پایان می رسد، ممکن است احساس کنید هیچ راهی وجود ندارد که قسمت 2 ضروری باشد. قسمت 1، حتی بدون اطلاع از اینکه فیلم دیگری در راه است، بسیار قدرتمندتر بود. این یکی به نوعی به پایان می رسد که به مخاطب فرصت استفاده از تخیل خود را می دهد. پس از آن، پایان تنها بخش خوب فیلم است. بقیه چیز مزخرف است.
علاوه بر داشتن بدترین بازی در بین فیلمها، تعامل شخصیتها بار دیگر غیرقابل توضیح است. بیشتر فیلم در خانواده کالن با خانواده و جیکوب در تلاش برای زنده نگه داشتن بلا می گذرد، در حالی که کودک درون او زندگی او را تخلیه می کند. بسیاری از دیالوگ های بیهوده علاوه بر غرغرهای زیاد رد و بدل می شود (بیشتر از جیکوب ... دوباره). همچنین برایم طنزآمیز بود که چگونه همه منتظرند تا همدیگر جملهای را در صحنههایی که ظاهراً مملو از وحشت هستند تمام کنند. اینها از آن دسته صحنه هایی هستند که در آن همه باید در میان چیزهای دیگر درگیر شوند و حرف یکدیگر را قطع کنند. احساس می کردم گاهی در حال تماشای یک نمایشنامه هستم. برای اینکه بلا در صحنههای دوم ضعیف و منزجر کننده به نظر برسد، باید به بخش گریم اشاره کرد. کیفیت چهره او اکنون با کیفیت تحویل خط او مطابقت دارد.
Breaking Dawn، در تلاش برای اینکه کمی تاریکتر و شومتر از فیلمهای قبلی باشد، در عوض خستهکنندهتر شده است. هیچ راه ساده دیگری برای بیان آن وجود ندارد ... فقط خسته کننده است.
جهت دانلود فیلم The Twilight Saga: Breaking Dawn - Part 1 2011 (گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
برای امتیاز دادن به گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ فکر می کنم باید نظرم را به دو قسمت تقسیم کنم: سمت گرگ و میش و سمت خنثی. بخشی را بخوانید که نگرش شما را بهتر منعکس می کند.
خنثی: فیلم اصلاً ارزش سینمایی ندارد. فقط یک گزارش لنگ، کند، در جاهایی منزجر کننده از چگونگی ازدواج یک انسان خون آشام در قسمت اول، و یک توسعه داستانی بد کارگردانی شده (با چند لحظه بسیار ناخوشایند) در قسمت دوم. نمیتوانستم به تمسخر برخی صحنهها توجه نکنم. به عنوان مثال، یکی که در آن جاکوب متحول شده سایر همنوعانش را خطاب میکند (فکر میکردم فیلم در همان لحظه تبدیل به یک شوخی میشود!) و یکی که بلا باعث میشود خون لرزه به زمین بیفتد و به نوعی کمرش را بشکند. یک ستایش از بازیگران: بازی بد نیست، اصلا بد نیست با توجه به این که به نظر من هیچ کاری بهتر از این نمی شد انجام داد (بازی کریستن استوارت بد نیست و من شخصیت جیکوب را بسیار قانع کننده دیدم). انتقاد دیگر به کندی فیلم است. در واقع، کسانی که به داستان عشق اد و بل علاقه زیادی ندارند، احتمالاً قسمت کاملاً جزئی و آهسته ازدواج آن دو را واقعاً آزاردهنده می دانند. در نهایت، من به این فیلم، در این مورد، با 4.5 از 10 امتیاز می دهم.
TWILIGHTER: فکر می کنم تعداد کمی از طرفداران از این قسمت ناامید شوند. بیایید یکی باشیم، من در صحنه عروسی تقریباً داشتم گریه می کردم (و من یک مرد هستم!!!) عمدتاً به دلیل علاقه ای که به سریال داشتم (وقتی اولین فیلم گرگ و میش منتشر شد به طور افلاطونی عاشق داستان بودم) . این حقیقت است: گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ فقط برای کسانی ساخته شده است که همیشه حماسه گرگ و میش را دنبال کرده و دوست داشته اند. من از کسی انتظار ندارم که ناگهان سر بزند و بگوید: من هرگز در مورد این سریال *** نداده ام اما فیلم را کاملاً عالی یافتم! گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ برای ما گرگ و میش های سراسر جهان است. زیرا همه آن صحنه ها فقط در صورتی که شما به سریال علاقه زیادی داشته باشید، معنای احساسی دارند. در این صورت من میتوانم و میخواهم بسیاری از چشمانم را ببندم (میتوانم بگویم؟ هاها) به نام عشقم به حماسه. من از شب عروسی اد و بل لذت بردم، تمام آن خصوصیات (آنها حتی شطرنج بازی می کنند!) که باعث شد در طول پروجکشن گرگ و میش: سپیده دم , پارت ۱ احساس خوبی داشته باشم. در این مورد من به فیلم با 9 از 10 امتیاز می دهم.
طبق نظر من همین است. با تشکر برای خواندن.