جهت دانلود سریال Bewitched 1964 دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
من اکثراً این کمدی را بدون هیچ سوالی دوست دارم. من اکثر قسمتها را دیدهام، با این حال در طولانی مدت آنها را بارها و بارها تماشا کردهام. مخصوصاً وقتی احساس بدبختی یا ناراحتی میکنم - در هر نقطهای که استفن در خانه راحت است و بینی پریشان سامانتاس روی صفحه ظاهر میشود، بلافاصله احساس بهبودی میکنم. سازندگان نمایش در حالی که به طور کلی «جهان» و هوای نمایش را می ساختند، آن را میخکوب کردند. علاوه بر این، علیرغم اینکه میتوانم بدون شخصیت سامانتا بر اساس دیدگاه خلاقانه کار کنم، سامانتا بهعنوان یک شخص و بهعنوان معرفیشده توسط الیزابت مونتگومری بهطور جبرانکنندهای بر من تأثیر میگذارد. سامانتا (بهعنوان یک شخصیت روی صفحه) تأثیر آرامبخش فوقالعادهای دارد و بهعلاوه دارای نوعی انرژی تدافعی است که من به هیچجا نمیروم، همه چیز را در نظر میگیرم - اما بعضی اوقات به شدت به آن نیاز دارند. او این «کهن الگوی مادر خدایی خوب پیکسی»، یک مدافع زن بهشتی است. به نظر می رسد خانه آنها نیز فوق العاده راحت است، جای تعجب نیست که تعداد زیادی شخصیت مختلف - دو نفر و قدرتمند - نیز باید در آنجا بمانند - از این امر مستثنی شده اند. من علاوه بر این، نمایشگاه شخصیتهای دیوانهای را که در طول سالها ساختهاند، دوست دارم.
در مورد بازیگری، فکر میکنم در 3 فصل ابتدایی بازی مونتگومریس و دارین-اینترتینرز «چوبیترین» بود. علیرغم این واقعیت که من هر دوی آنها را گرامی میداشتم، دیدم که هیچ یک از بحثها یا پاسخهای آنها به طور عادی جریان ندارد. بازی آنها عملاً کیفیت خامی داشت که من می بینم. مونتگومریس سامانتا زمانی که سرگرم کننده دارین را به دلیل اولین شرایط پزشکی دارین تغییر داد، بسیار منظمتر بود. در 3 فصل ابتدایی، سامانتا هرگز در مورد چیزی منفجر نشد یا ناراحت نشد، حتی در بیشتر شرایط دیوانه کننده یا زمانی که دارین یا شخص دیگری کاری واقعاً آزاردهنده انجام داده بود. این تا حدودی غیر طبیعی بود. زمانی که سامانتا چند پاسخ قانعکننده مانند منفجر کردن یا نگران شدن را شروع کرد، آن را به طور قابل توجهی بیشتر ترجیح دادم. او واقعاً با آن شخص درگیر بود و من به طور کلی اعتماد داشتم که سرنا ظاهر خواهد شد. به همین ترتیب، علیرغم این واقعیت که متوجه شدم مونتگومری نیز هست، به طور کلی از آن غافل شدم زیرا به نظر می رسید که او یک سرگرم کننده کاملاً غیرمنتظره است. به همین ترتیب جالب توجه است که چگونه پاسخ سامانتاس و سرنا به یکدیگر خوب کار شده است - اگر فکر کنید، این هر یک از یک سرگرمی بود که نیاز داشت به خود پاسخ دهد! به هر حال نفر شماره یک من اندورا بود. فکر می کنم این دارین بود که با او بدرفتاری کرد، نه برعکس. دوست داشتنی ترین شخصیت های دیگر من: سرنا، خاله کلارا، لری، و مشخصا کراویتزها. من فکر می کنم هر دو نفر اول و دوم سرگرمی گلدیس کراویتز به طور موثر کار کرده اند، و دو نوع از یک همسایه جاسوس ساخته شده است. پاسخهای آبنر کراویتز به شوخیهای پنهانی همسرش بیارزش بود.
در مورد نقصها، من قبلاً به چند کیفیت چوبی در زوجهای اصلی که در ۳ فصل ابتدایی بازی میکردند یا جایی در مجاورت آن اشاره کردم. چیز دیگر، من اساساً میتوانستم بدون اخلاقیات کلی که طبق همهی حسابها تدریس میکردم، انجام دهم. این یک اخلاق اخلاقی دهه پنجاه بود که جای همسر - حتی مکان "مناسب" همسر فوق العاده با استعداد و لذت بخش فقط در خانه است. در نقطه ای که سامانتا ناخواسته در هر فضایی از دنیای انسانی برق می زد (غیر از ماهر بودن) دارین بی درنگ او را زمین گذاشت. صرف نظر از اینکه سامانتا باید به دارین کمک کند یا نه (که او اغلب انجام می داد، او به طور استثنایی بیشتر مراقب بود و رفاه دیگران را در مقابل خودش قرار می داد).
همچنین، سامانتا نیز آورده شد. به جهان به عنوان دنیایی که - با فرض اینکه دارین او را به دلایل درستی گرامی می داشت - مثلاً به خاطر همین که هست - هرگز نباید از سامانتا درخواست می کرد که او را تسلیم کند. در مقابل سامانتا دارین مهربان، بردبار و حمایتگر، به نظر می رسد که واقعاً فردی کودکانه، بی اهمیت و محدود است. چیزی که ما روی صفحه می بینیم، روشی است که با آن او مدام سامانتا را محکوم می کند، ترتیبات شام استثنایی آنها را کنار می گذارد، چند تعهد پیش بینی نشده همسری اضافی را روی سامانتا می گذارد و مدام توسط خانم های مختلف وسوسه می شود. به هر حال به دلایل نامعلومی سامانتا نزد او باقی می ماند و می گوید دارین مردی متفکر و گرامی است. اسمانتا با بستگانش با ملاحظه و توجه رفتار می کند، با این حال دارین به طور استثنایی نسبت به همه بستگان سامانتا بی ادب است.
درست مانند اندورا، به عنوان یک ناظر، باید بدانم که او در آن ساده لوح مردی چه می یابد؟ با وجود این، علیرغم ایراداتی که وجود دارد، برخی از جادوهای بی پیری در آن نمایش وجود دارد و جنبه های مثبت آن، منفی ها را جبران می کند. بنابراین تصور می کنم که به تماشای اپیزودهای قدیمی بارها و بارها ادامه می دهم.