موضوع سریال از این قرار است که یک پدر داره برای بچه های 15 - 16 ساله اش تعریف میکند که چه جوری با مادرشون آشنا شد. سوتی هایی که پدر در زمان جوانیش داده ، دوست دخترهایی که داشته تا به شخص مورد نظر می رسد. این سریال رو می توان تقلیدی از سریال فرندز نامید، چند تا دوست هستند که ماجراهاییکه براشون اتفاق میافته رو بازگو میکنند...
جهت دانلود سریال How I Met Your Mother 2005 (آشنایی با مادر) دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
تنها چیزی که می توانم بگویم این است: "ممنون از خنده ها!" این نمایش من را در طیف وسیعی از احساسات قرار داد.
اکنون برای ارائه یک بررسی کامل: فصل های 1-5 فوق العاده بودند. آنها مملو از جوک های درونی، فلش بک های خنده دار دانشگاهی، خنده های با صدای بلند، اشتباهات مرتبط با روابط، و حتی برخی از لحظات "d'awww" بودند. نمایش چیزهایی بود که شما را وادار میکرد آرزوی داشتن دوستان عالی مثل تد، رابین، بارنی، لیلی و مارشال را داشته باشید! نوشتن، دیالوگ، و توسعه شخصیت تیز بود و شخصیتها، اگرچه در مسیر خود قرار میگرفتند، به نظر میرسید همیشه در موقعیتهای کمیک مناسبی قرار میگرفتند.
دفعه من با فصلهای 6-9؟ نمایش فقط طولانی شد. سوخت کافی برای حفظ آن وجود نداشت. روی دود کار می کرد جوکها بیرحمانه بازیافت میشدند، فلاشبکها و سناریوها بیشتر و بیشتر دور از ذهن و کمتر خندهدار میشدند، و روابط تد بسیار جالبتر شد (Jeannette کسی؟). ویژگیهای خاص شخصیتها که در فصلهای 1-5 من را مجذوب و سرگرم کرده بود، اکنون مرا خسته کرده بود. در خلاصه داستان، این نمایش موجوی عجیب خود را از دست داد. به جای اینکه از هر قسمت لذت ببرم و به این فکر کنم که بعداً چه اتفاقی میافتد، نیمهدلانه قسمتها را پشت سر میگذاشتم و فقط منتظر بودم بفهمم "چگونه او با مادر ملاقات کرد". فکر می کنم نقطه شکست زمانی بود که تد تصمیم گرفت برای سومین بار به ویکتوریا برگردد... من تقریباً آن را داشتم... جدی؟ پایان فصل 8 و تمام فصل 9 در ذهن من یک آشغال کامل بود. نویسندگان، بازیگران و تماشاگران به نظر من دست از کار کشیدند. جدول زمانی فصل 9 (بیشتر 55 ساعت قبل از عروسی اتفاق می افتد) فقط مرزی عذاب آور بود. صحبت از پوچ بودن دو فصل آخر، دافنه؟ این یک انحراف احمقانه از طرح اصلی بود. اگرچه کل نمایش حول محور عوامل حواس پرتی از طرح ساخته شده بود، اما آنها دیگر خنده دار نیستند... دافنه یک نمونه بارز است.
یکی از بزرگترین رازهای نمایش این است که چه اتفاقی برای شخصیت مارشال افتاده است. ? او شروع کرد با شوخ، خنده دار، و اگرچه کمی به لیلی وسواس داشت (چه کسی می توانست او را سرزنش کند؟) اما او مرد خودش بود! در پایان نمایش او به نقش گفتن یک خط احمقانه در هر قسمت (که هرگز خنده دار نبودند) کاهش یافت. او لبه خود را از دست داد. زمانی که نمایش به پایان رسید و او قاضی دادگاه عالی شد، من واقعاً اهمیتی ندادم. فاج بزرگ؟ بیشتر شبیه Big Dud است.
The ENDING (نظر شخصی خالص در اینجا بدون هیچ مبنای فنی)
من واقعاً، واقعاً مادر معروف به تریسی را دوست داشتم. فکر می کنم او فوق العاده زیباست و دوست دارم که او مادر فرزند بعدی من باشد... این جمله ناجور به کنار... چرا اوه چرا باید بمیرد؟ او برای تد ONE بود. سریال فصل 9 (به راحتی بدترین) را به پایان رساند و ما را عاشق او کرد، به ما اطلاع داد که او در 4 دقیقه آخر سریال درگذشت، و سپس با عجله (6 سال در 10 ثانیه) به ما نشان داد تد در حال حرکت به سمت رابین است. ... واقعا؟ رابین و تد به عنوان یک زوج مکیدند. نه. من رابین را جداگانه دوست داشتم، اما تد برای او خیلی خوب بود! در خلاصه داستان، من واقعاً از اینکه تریسی مرده بود ناراحتم.
پایان (از نظر فنی)
خدایا، خیلی عجله داشت و بد ساخته شد.
با توجه به فشاری که شبکههایی مانند CBS، FOX، و NBC برای اجرای برنامههای تلویزیونی در بازههای زمانی مشخصی وارد میکنند، طبیعی بود که پایان «HIMYM» با مشکل مواجه شود. نمایش البته فوقالعاده خندهدار بود، اما زمانی که بینندگان شروع به کاهش کرد (مردم به مرور زمان علاقه خود را از دست میدهند)، نمایش به زمان دیگری منتقل شد تا اینکه احتمالاً اخطار لغو به آن داده شد. نمایشی مانند "HIMYM" که به همان اندازه که در نیمه اول پخش خود پر پیچ و خم بود، مجبور شد داستان خود را نسبتاً سریع "حل و فصل" کند و به همین دلیل فصل آخر IMO همانقدر ناامیدکننده بود.
به طور کلی میخواهم از "چگونه با مادرت آشنا شدم" تشکر کنم که به من خنده زیادی داد. من کاملاً "I Would Walk 500 Miles" را دانلود کردم و هنوز هم هر بار که پخش می شود لبخند می زنم! همچنین باید بگویم که نمایش همیشه به نحوی موفق می شد فوق العاده زیباترین زنانی را که تا به حال در نقش های اصلی و فرعی دیده ام جمع کند. من خاطرات خوب زیادی از سریال دارم، اما ای کاش چند فصل گذشته یکی از آنها بود. گذر از 50 قسمت آخر قطعاً سخت بود.
من قطعاً این نمایش را به یکی از دوستان توصیه می کنم، اما بیشتر برای تماشای معمولی تا تماشای زیاد.
جهت دانلود سریال How I Met Your Mother 2005 (آشنایی با مادر) دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
(توجه: من تا پاییز گذشته 2013 تماشای برنامه را شروع نکردم) این نمایش عالی است یا بود. اپیزودهای فوقالعاده زیادی در اینجا وجود دارد که میتوان به آن اشاره کرد که واقعاً فقط تعداد کمی از آنها به درستی عمل نمیکنند. فصل 1-5 فوق العاده بود، 6 و 7 خیلی خوب بود، 8 لحظات فوق العاده ای داشت، و 9 اتلاف وقت بود. من هر وقت فرصتی داشتم این برنامه را تماشا میکردم زیرا میخواستم فینال را در تلویزیون زنده ببینم بنابراین فرصتی برای دیدن اسپویلهای اصلی نداشتم. اما باید بگویم، احتمالاً میتوانستم صبر کنم و وقتم را صرف آن کنم. نیازی به داشتن 9 فصل نبود، اما حتی لحظاتی در پایان سریال وحشتناک وجود داشت که من آنها را دوست داشتم. و بیایید صادق باشیم، این یک برداشت کامل از دوستان از نظر شخصیت ها و جایی است که آنها به پایان می رسند. اما قبل از اینکه نظر کلی ام را بدهم، بازیگران اصلی را مرور می کنم و نظرم را در مورد آنها و اینکه به کجا ختم شده اند می گویم.
لیلی: آه، قلب و روح این دسته. او همیشه با همه (به جز مارشال مختصر) گیر می داد و ما را بیش از هر کس دیگری از گروه گریه می کرد. علاوه بر نیل پاتریک هریس، آلیسون هانیگان در نقش خود بهترین بود و تا حد زیادی احساسی ترین بود. حتی زمانی که باردار بود، هنوز بسیار جذاب بود و برخی از بهترین خطوط خود را با کودک داشت. رابطه او با مارشال یکی از بهترین زوج های روی پرده در تاریخ اخیر است. لیلی کسی است که هرگز نخواست گروه از هم جدا شوند، حتی وقتی پیر و خاکستری هستند. من واقعاً عاشق جایی هستم که او در پایان سریال به پایان رسید و اصلاً شکایتی ندارم. ما هنوز هم دوستت داریم لیلیپاد.
مارشال: دومین بامزه ترین گروه و نیمه دوم برای بهترین زوج تلویزیونی. چه کسی مارشال را دوست ندارد؟ آنها همیشه به تد مشاوره می دهند و مدام به بارنی سیلی می زنند. جیسون سیگل عالی بود، حتی اگر واقعاً نمیخواست فصل 9 را داشته باشد، او همچنان قلب بزرگی را نشان میداد و اوج و فرودهای احساسی درست را به دست میآورد. بالاخره قاضی شد! The Pineapple Incident (ممکن است بهترین قسمت HIMYM باشد) بهترین قسمت او و با فاصله زیاد خنده دارترین قسمت او بود. ما به شادی شما درود می فرستیم و برای شما در شغل جدید آرزوی موفقیت می کنیم. پرونده بسته شد! ما هنوز هم شما را دوست داریم مارشمالو.
بارنی: بهترین بخش نمایش تا کنون. او در نقشی شبیه به جوی در فرندز، نقش زن زن را از آن خود کرد و حتی در لحظات نفرت انگیزش قلب واقعی را به ما هدیه داد. اگرچه او مورد علاقه ماست، اما به خاطر جایی که نویسندگان او را فرستاده اند، ناامید کننده ترین است. او تا آنجا پیش رفت که شخصی خود را به عنوان یک شخص تغییر داد تا با پایان نمایش به روزهای زنبازیاش بازگردانده شود. ما هنوز تو را دوست داریم سوارلی.
رابین: این راشل است؟ پاسخ منفی است نویسندگان سعی میکنند او را تا پایان نمایشها نشان دهند، اما در واقع او همان نیست. رابین اسپارکلز نیز به عنوان یکی از خنده دارترین ایده ها در خاطره خواهد ماند. اما در پایان من او را به عنوان راشل دوست داشتنی به یاد خواهم آورد. متوجه شدم که نویسندگان گفتهاند که از ابتدا برای کشتی شخصیت او برنامهریزی کردهاند، اما اگر با فصل 7 یا 8 تمام میشد، منطقیتر بود. رابطه، سپس مخاطب را متقاعد کنید که شاه ماهی قرمز است. شاید یک فیلم باشد، اما یک برنامه تلویزیونی اینطور کار نمی کند. ما هنوز هم تو را دوست داریم رابین اسپارکلز.
تد: مردی که همه روی کره زمین می توانند با او ارتباط برقرار کنند. او خنده دارترین نیست، اما دلیلی است که ما این نمایش را دوست داریم. زیرا او با روایت خود باعث میشود که واقعاً از نظر عاطفی به کل بازیگران احساس وابستگی کنیم (حتی اگر باب ساجت باشد). این مرد 9 فصل را صرف جستجوی "یک" خود می کند و آیا واقعاً او را پیدا کرده است؟ مادر یا رابین؟ من شیمی بین هر دو زوج را دوست داشتم، اما نوشته ها همه جا نمی آمدند. آنها میتوانستند مرگ مادر و حتی بازگشت او را با رابین بهتر مدیریت کنند. به هر حال او صحنه های فوق العاده ای با مارشال در فلاش بک های کالج داشت و در کل فکر می کنم شیمی او برای همه بهتر است. هیچ یک از شخصیت های دیگر نمی توانند بگویند که صحنه های خوبی با کل بازیگران دارند. ما هنوز هم تو را دوست داریم تدی وست ساید.
میتوانم ادامه دهم، اما واقعاً میخواستم روی بازیگران تمرکز کنم، زیرا این چیزی است که ما به یاد خواهیم آورد، یا حداقل چیزی است که من میخواهم به خاطر بسپارم. من به خاطر پایان عالی Friends امید زیادی به پایان داشتم، اما هنوز قسمت های زیادی برای تماشای مجدد وجود دارد که واقعاً نمی توانم شکایت کنم.
جهت دانلود سریال How I Met Your Mother 2005 (آشنایی با مادر) دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
چگونه با مادرت آشنا شدم مردی است که برای بچه هایش روایتی از نحوه ملاقاتش با مادرشان تعریف می کند. این نمایش شایان ستایش و عادتآفرین است، زیرا این حقیقت اساسی است که هر قسمت شما را به جمع کردن مادر نزدیکتر میکند و آن را به یک سریال تلویزیونی قابل تماشا تبدیل میکند. من به طور کامل نمایش را گرامی میداشتم، با این حال برخی از ایرادات عمده وجود داشت. 1) بارنی: صرف نظر از اینکه شخصیت اصلی نیست، نیل پاتریک هریس هر تماشاگر را وادار میکند تا بارنی استینسون را دوست داشته باشد. چند چیز واقعاً مشکل ساز در طول سریال.
2) علم: علم بین شخصیت ها خارج از این جهان است. این نمایش که تا حدودی پشت Companions باقی مانده است، واقعاً باعث می شود که بپذیرید این افراد در واقع همراه هستند. به هر حال باید بگویم که واقعاً احساس می کنم ارتباط بین بارنی، تد و مارشال به طور قابل توجهی قانع کننده تر از رابین و لیلی است.
3) جوک های در حال اجرا: خصوصی ...، باور نکردنی، کت و شلوار، هاااااااااا ملاقات با تد، Slap Wagers و بسیاری از بازیهای دویدن اضافی در نمایش باعث میشود شما را بیشتر به وجود تد مازبی و دوستانش تبدیل کنید.
4) بدبخت و سرگرمکننده: اگرچه Companions تا حد زیادی بیشتر بود. طنز و صحنهها/قسمتهای تلخ چقدر محدود شده است، چگونه با مادرت آشنا شدم قسمتهایی ذخیره شده است که باعث میشود جمعیت احساس بدبختی کنند، این همان چیزی است که من فکر میکنم روزنامهنگاران هنگام تلاش برای ساختن کمدی کمدی برای جلب رضایت همراهان، آن را تقویت کردند. یکی از واقعیترین قسمتهایی که من میخواهم فکر کنم، جایی است که پدر مارشال به سطل لگد زده است و آنها در مراسم یادبود هستند. واقعاً قدرتمند
طرفهای مثبت بسیار بیشتری وجود دارد، اما من معتقد نیستم که این نظرسنجی در حال حاضر در مورد موارد منفی بسیار طولانی باشد
1) Cheesy: بیایید بگوییم حقیقت چند جوک یا موضوعی بود که شما تماشا کردید و به سادگی باور داشتید که تا حدودی بیش از حد احمقانه هستند (Child of a bish :/) 2) قسمت هایی که فوق العاده وحشتناک بودند: در حالی که با Companions که نام بردن از یک قسمت وحشتناک دشوار است (به وضوح وجود دارد) تعداد کمی از اپیزودهای حاشیهای خستهکننده هستند اما هرگز وحشتناک نیستند)، با Himym، قسمتهای خاصی که من یک بار مشاهده کردم و به این نتیجه رسیدم که دیگر نیازی به تماشای آن ندارم.
3) لیلی آلدرین: من وارد این موضوع نمیشوم. تا حد زیادی و من واقعاً باید تأکید کنم که چند چیز در مورد لیلی وجود داشت که من آنها را دوست داشتم، به عنوان مثال، طبیعت محافظ او برای تد، اینکه چگونه او یکی از مراقب ترین افراد در جمع بود و بخشی از رابطه او با مارشال. . با این حال، یک تن از شخصیت او وجود داشت تا بین افراد مختلف مشکل ایجاد کند، و او دائماً کارهایی را انجام می دهد که واقعاً جمعیت را عصبانی کند، همچنین گاهی اوقات می تواند برای مارشال بسیار مضر باشد.
4) غیرقابل قبول شعله های قدیمی: بخشی از شعله های آتش قدیمی کاملاً طاقت فرسا بود، مانند زوئی، ناتالی، ویر و این فقط نوک کوه یخ است (باز هم این دیدگاه من است، اما احتمالاً برخی از شما واقعاً آنها را ترجیح می دهید) 5) بسته شدن: بله، زندگی سرگرم کننده نیست و قسمت آخر نشان داد که به طور کلی، با این حال انتخاب وحشتناکی برای آنها برای پایان دادن به نمایش به روشی بود که آنها انجام دادند (در حالی که نتیجه جایگزینی 600 برابر بهتر بود). من به این دلیل که این قسمت دارای تعداد زیادی نظرسنجی است که به شما اجازه می دهد دیدگاه من را بدانید، زیاد وارد این موضوع نمی شوم.