🎥 دانلود سریال Legend of the Seeker 2008 دوبله فارسی بدون سانسور 📥

پادشاه شیطان صفت خواب می بیند که پسری در سرزمینش به دنیا می آید که بعدها بر علیه او قیام میکند و حکوت او را نابود میکند، پس دستور داد تمام پسر هایی که در کشور به دنیا می آیند را به قتل برسانند ولی ...
در قسمت اول سریال دو زن زیبا رو سوار بر اسب در حال فرار کردن از دست چند نفر مسلح به شمشیر و تیر و کمان هستند ولی یکی از این دو زن زخمی میشه این دو زن جادوگر هستند و پادشاه شیطانی آن سرزمین این مردان رو مامور کرده بود تا این دو زن رو بکشند این زن از مرز خارج میشه و به سرزمین دیگه ای میره و با یه پسر آشنا میشه … داستان از این قرار بود که این پادشاه شیطان صفت خواب دیده بوده که یه پسری که در سرزمینش به دنیا بیاد بعدا بر علیه او قیام میکنه و حکوت او را نابود میکنه پس دستور داده بود کل پسر هایی که در اون کشور به دنیا میان رو بکشند ولی این پسر به همراه خانواده اش از مرز فرار و به سرزمین مجاور میرن و ادامه ماجرا….. فقط به این نکته اشاره کنم که این زن جادوگر در مبارزه هرکی رو بگیره و تو چشماش نگاه کنه اون طرفدارش میشه ولی خودش تا مدتی از حال میره و نمیتونه مبارزه کنه…

جهت دانلود سریال Legend of the Seeker 2008 دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.

مانند اکثر کسانی که کتابهای شمشیر حقیقت را می خوانند ، من مشتاقانه منتظر بودم ببینم درمان سریال با آن چه خواهد کرد. اما باید به خاطر داشته باشید که هیچ فیلم / سریال / مینی سریالی کاملاً مشابه همان منبع اصلی آن نیست.

وقتی قسمت اول شروع شد ، من سرم را خراشیدم که چرا Dennee (خواهر خواننده کهلان) ) A. زنده بود ، و B. سوار كاهلان برای یافتن ریچارد ، زیرا كتاب با كشته شدن وی شروع می شود. اما جالب بود که دید شخص دیگری از داستانی را که من زندگی می کردم (مانند کتابهایی که تمایل به انجام چنین کاری دارند) ، و شکل ظاهری افراد در آن ، جالب بود.

تازگی در ابتدا؛ برای دیدن تغییرات ، تجسم جهان ها ، مردم ، و موقعیت ها (شمشیر و اعصاب و روان * چشمک * * چشمک *). و در حالی که برخی چیزها من را اشکال زدند ؛ Kahlan به عنوان Kaylan تلفظ می شود ، زیرا "H" به نام او "A" را صاف می کند به طوری که مانند "A" در "سیب" به نظر می رسد ، به جای "A" در "نوسان" - سایر موارد باعث لبخند من می شود و توجه داشته باشید ، زیرا جالب بود که مشاهده می کرد شخصیت ها به افراد و مکان ها و چیزهایی مراجعه می کنند که خوانندگان کتاب از نزدیک می دانند (به نوعی چشمک زدن برای ما که این مدت با آن مانده بودیم) بود.

آنچه شما باید بخاطر بسپارید این است: آنچه در صفحه ایجاد شده کتابها نیست ، بلکه یک تفسیر از آنها است. به نظر می رسد که من به بعد دیگری موازی کتاب ها نگاه می کنم ، جایی که شخصیت ها در هر دو نقطه شروع یکسانی داشتند اما در جاده با سرعت دیگری حرکت می کنند و برای دیدن مناظر مختلف متوقف می شوند.

صادقانه بگویم ، شما نمی توانید با این طرز فکر: "این بهتر است دقیقاً مانند کتاب ها باشد".

من شخصاً از داستان کتاب ها بسیار لذت می بردم ، اما من در حین پخش سریال از آن لذت می برم و خودم می بینم که اپیزود بعدی را در چه وضعیتی بررسی می کنم.

داستان به خودی خود بی انتها است زیرا بسیاری از مضامین با آن همراه بوده اند برای همیشه لطفا برای ما ، و من احساس می کنم که همان روحیه بسیاری که در کتاب وجود دارد در این مجموعه وجود دارد.

آنچه انجام شده است ، برای جلب مخاطبان بیشتر آن (و در بعضی موارد جوان تر) انجام شده است. ) ، و گرچه گاهی اوقات به نظرم می رسد که دعوا مانند فیلم "300" انجام می شود ، یا اینکه دشمن زخمی وقتی زمین بخورد زمین خواهد خورد و هیچ زخمی نخواهد داشت ، هرگز قصد کتاب بودن را ندارم. احمقانه بودن تلاش برای درست کردن این امر احمقانه بوده است زیرا نه تنها رسانه ها بسیار متفاوت هستند بلکه مخاطبان نیز متفاوت هستند.

هر خواننده ای که اولین قانون جادوگر را انتخاب کند احتمالاً قبلاً یک خواننده فانتزی است ، جایی که به عنوان مردم می توانند و احتمالاً از این سریال به عنوان یک چیز سبک تر از نشستن برای خواندن یک رمان لذت خواهند برد.

بنابراین واقعیت ها این است: کتاب ها بسیار شناخته شده هستند زیرا برای چه چیزی خوب هستند آنها این کار را می کنند ، اما این مجموعه همچنین از نظر استاندارد سری فانتزی درجه یک است (تقریباً یک استاندارد دیزنی - به عنوان استاندارد دیزنی بسیار هوشمندتر و بزرگتر از آن چیزی است که انتظار دارید). این مجموعه ، مانند کتابها ، برای همه مناسب نخواهد بود ، بنابراین زمان آن رسیده است که دیگر از وجود آن اعتراض نکنید زیرا دقیقاً همان چیزی نیست که شما خوانده اید. کسانی که آن را تماشا می کنند همانطور که برای اولین بار در جهان شمشیر حقیقت وارد می شوند ، به همان دلایلی که همه ما با خواندن کتاب ها انجام داده ایم ، از آن لگد می زنند.

بنابراین اگر آن را ندیده اید ، اجازه بدهید ، اما انتظار نداشته باشید که کتاب باشد. و اگر شما فقط به یک سریال تلویزیونی فانتزی یا یک سریال سرگرم کننده برای خانواده یا به هر دلیلی علاقه مند هستید ، احتمالاً یک انفجار خواهید داشت.

به طور جدی ، کاش وقتی من وجود داشت بچه بود ، می توانست در نزدیکی Thundercats و Dungeons & Dragons شکاف داشته باشد ، و من بسیار خوشحال می شدم.

واقعیت این است ، اگر تری گودکایند هنوز هم می تواند یک نیروی محرکه در پشت نوشتن سریال ، و از آنچه می گذرد راضی باشد ، چرا نمی توانید؟ ما ممکن است از دنیا بازدید کرده باشیم ، اما خالق آن باید در آن زندگی می کرد ، و با هر موجودی در آن جهان نفس می کشید و بیرون می کشید ، هر سانتی متر از آن واقعیت را احساس می کرد. رها کردنش برای او سخت ترین کار بود ، اما اگر او همچنان به همان اندازه که از آنچه کودکش بزرگ می کند خوشحال است ... شاید این کمی مکث برای تأمل باشد.

من واقعاً امیدوار بودم که افسانه جوینده چیزی شبیه هرکول یا زنا نباشد! همانطور که این سریال ها کارگردان یکسانی دارند. فقط این مقایسه من را بیمار می کند ، زیرا طرفدار بعضی از کتابهایی هستم که بر اساس آنها بنا شده اند. بازی در Xena و Hercules وحشتناک بود ، فیلمنامه بسیار بدی بود ، از نظر تاریخی مزخرف بود و هرگز واقعاً جدی نبود. با آن روبرو شوید ، بعد از یک شب طولانی نوشیدنی عالی بود و شما با یک خماری روی کاناپه خود دراز کشیده اید (دقیقاً مانند نمایش های باب راس!). اما من دوست دارم چیزی که به اندازه اولین قانون جادوگران از آن لذت برده ام به طور جدی ساخته شود. بازیگران خوب ، بازیگری جدی ، قابل باور تاریخی (از هرکول / زنا مانند لباس یا سلاح های ساختگی استفاده نکنید) و لطفاً ، لطفاً آن را برای کودکان درست نکنید.

افسوس ، بعد از دیدن قسمت اول اثبات شد که ترس کاملاً بنیان است. در واقع (لباس و محیط اطراف) مانند زنا و هرکول است. کارگردان فقط دوباره ترفند قدیمی را تکرار کرد. همچنین متوجه شدم که مخاطبان بسیار جوان تری نسبت به کتابها کارگردانی می شوند. علاوه بر این ، پسری که ریچارد را بازی می کند فقط پسری است که اصلاً کاریزما ندارد. آیا آن مرد را به مرگ و فراتر از آن دنبال می کنید؟ آیا باور می کنید که انسان می تواند هزاران نفر را القا کند (ریچارد موجود در کتاب ها می تواند)؟ نه ، من می پرسم که آیا او نیاز به پوشک خود را تغییر داده است. ناامیدی بزرگ بازیگران دیگری که من دیده ام همگی بسیار ناامید کننده هستند. بجز کهلان (با بازی بریجت ریگان) و زد (در نهایت بازیگران خوبی) و در درجه ای کمتر دارکن راکل (با بازی کریگ پارکر). اما باید توجه داشت که انتظارات من زیاد بود. و من از سریال های بازیگری بد بدم می آید. اما در دفاع از افسانه جوینده: ساختن یک سریال فانتزی بدون تبدیل آن به یک نمایش کودک بسیار سخت است. سریال مرلین موفق شد ، شاگرد مرلین جانشین آن موفق نشد.

بنابراین ، این مجموعه برای طرفداران سخت کتاب نیست. من فکر می کنم مخاطب هدف 13-18 بخش است. درست مثل بسیاری از رمان های مشهور فانتزی (به جز ارباب حلقه ها) این کار با توجه به عشق کتاب انجام نمی شود. همچنین جدی گرفته نمی شود. من فکر می کنم این سریال را می توان به بهترین وجهی مخلوطی بین هرکول و سری دوم مرلین (شاگرد مرلین) توصیف کرد. اگر جدی نگیرید و انتظار نداشته باشید از کیفیت بالایی برخوردار باشد و انتظار زیادی داشته باشید ، می تواند شما را سرگرم کند.

بروزرسانی: چون من طرفدار کتابهایی هستم که به آنها اهدا کردم سریال (با کینه ای که از مطالب بالا مشخص است) یک فرصت است. دو قسمت اول یک فاجعه کامل بود زیرا من خط داستانی درخشان کتاب را در ترکیب با شخصیت های کتاب در ذهن داشتم. اکنون پس از تماشای قسمت های بیشتر باید مواردی را یادداشت کرد.

هنگامی که طرفداران هاردکور کتاب متوجه می شوند نمایش فقط بر اساس کتاب است نه دنبال کردن آن ، می تواند لذت بخش باشد. شخصیت های این مجموعه با کتاب ها نیز تفاوت دارند. فقط همین راه است و دیگر قابل تغییر نیست. هنوز هم شرم آور است ، اما می تواند برای مخاطبان زیادی قابل قبول باشد.

احساس کلی "Herculis / Xena" از نمایش هنوز مرا آزار می دهد. اما این نمایش نویدبخش است. به خصوص بازیگر نقش زد کار خوبی انجام می دهد. کهلان هم بد نیست. اپیزودهای خوب هنوز قسمت های بد را دنبال می کنند ، اما حکم من درباره نمایش کمی ملایم تر شده است. حداقل من می توانم درک کنم که چرا مردم می توانند از آن لذت ببرند. مخصوصاً اگر آنها با کتابها آشنایی ندارند

من می‌توانستم به این نمایش 6.5 می‌دادم، اما IMDb آن را در نظر نمی‌گیرد، بنابراین از آنجایی که احساس کردم بیشتر شبیه 6 است تا 7، آن را تنظیم کردم. همانطور که من آنها را می بینم نشان دهید.

نکات مثبت: به طور کلی حرکت عالی صحنه های نبرد اساساً با چند حرکت به پایان می رسد که من را عجیب و غریب می کند، و نه سرد (تغییر چنگ زدن به تیغه، شاید یک تیغه، اما یک شمشیر؟). با این حال، به طور کلی بدون خطاهای آشکار بسیار عالی است. بعد از آن مجموعه‌ها و وسایل است که به خوبی ساخته شده‌اند، اگرچه لباس‌ها ظاهری «بیش از حد تمیز» دارند که در بسیاری از نمایش‌ها دیده می‌شود (برای یک بار هم که شده واقعاً بخواهم ساکنانی را ببینم که یک شهر میانسالی را با لباس‌هایی که به نظر نمی‌رسند اشغال کرده‌اند. انگار تازه از خشک کن بیرون آمده اند). نمایش به همین ترتیب دارای شخصیت‌های اصلی معتبری است که در اینجا نیازی به افسانه ذهنی با شمشیر نیست. احتمالاً بزرگ‌ترین چیز برای من مقیاس عظیم گروه‌بندی فعالیت‌ها است، چه کسی یک نبرد شایسته را دوست ندارد؟ در پایان، بازیگر اصلی واقعاً داغ است، من در مورد آن دروغ نمی گویم.

نقاط منفی: خب تعداد زیادی از این ها وجود دارد... با شروع وقایع، ظاهراً ظاهراً بسیار بد است. بالا گفتن آن دشوار است زیرا از یک نقطه شروع می‌شود و سپس به نقطه بعدی می‌رسد و هیچ اشاره‌ای برای مدت زمانی که در وسط است وجود ندارد. 60 دقیقه، یک روز، هفت روز، شاید یک ماه، فقط نمی توانم بگویم، با این حال فصل هنوز تغییر نکرده است، بنابراین چه کسی می تواند با اطمینان بگوید. بعدی بازی است، خوب از سرنخ ها، اما به طور کلی ناامید کننده از هر شخص دیگری. بخش بزرگی از «آدم‌های بد» مانند افراد نابکار غیر انحصاری رفتار می‌کنند، مطمئناً باید افراطی رفتار کنند، اما آیا همه آنها در 80 درصد مواقع به یک بیان مشکل‌ساز مشابه نیاز دارند؟ همه گشایش‌های طرح کوچکی وجود دارند که وقتی واقعاً در مورد آنها فکر می‌کنید، درست به نظر نمی‌رسند. کالن گاهی اوقات 5 یا 6 سرباز معمولی را بدون زحمت از بین می برد، در هر صورت، چند نفر از "گارد اژدها" درجه یک را به زیبایی بیرون می آورد. پس به چه دلیلی او می‌گوید که در ابتدای قسمت اولیه از دست یک 5 مرد ساده فرار می‌کند، وقتی خواهرش را با قدرت پرسشگری مشابه همراه داشت؟ به همین ترتیب، چیزهایی وجود دارد که برای من باید در داخل و خارج مشخص شود، با این حال یک مرجع جانبی و نه دلیل بزرگی دریافت کنید، گویی که محققان محتوا انتظار دارند که تماشاگر قطعاً بداند. من مانند چهار کتاب، به این دلیل که چند کتاب را خواندم، متوجه می‌شوم که چه چیزی هستند، اما در نمایش هیچ معنایی ندارد. چیز دیگری که من از آن متنفرم، تعداد قسمت‌هایی است که به هیچ وجه برای ارائه مقاله یا کشف برخی اطلاعات غیرضروری با طرح اصلی مرتبط نیستند.

و در نهایت تفاوت کامل بین نمایش و کتاب. این بزرگترین مشکل برای اکثریت طرفداران است و به همین ترتیب برای من یک نقطه ضعف است، با این حال من نمایش را با توجه به روند فکری خود در مورد آن به عنوان یک قطعه مستقل ارزیابی کردم که در تضاد با کتاب نیست. در صورتی که دقت را با کتاب‌ها مقایسه کنم، احتمالاً به آن نمره 2 می‌دادم. من چند پست را دیده‌ام که افراد می‌گویند تقریباً کتاب‌ها را دنبال می‌کند و باعث می‌شود بخندم. مطمئناً نام‌های سرنخ‌ها چیزی شبیه به هم هستند، چند ناحیه بسیار شبیه به هم هستند، طرح اولیه چیزی مشابه است، با این حال اساساً همه چیزهای دیگر تغییر کرده است. در حال حاضر مدتی است که کتاب‌ها را مطالعه نکرده‌ام، هنوز به نظر می‌رسد که صحنه اولیه را مرور می‌کنم که باید خلان توسط یک چهار نفر تحت تعقیب قرار می‌گرفت، یعنی 4 نه 5 مرد، و این فقط صحنه اولیه است. ناهماهنگی ها از جزئیاتی که به راحتی نادیده گرفته می شوند، مانند متفاوت بودن اندازه های واقعی تا کل شرایطی که خواهر و برادر ریچاردز در آن به سر می برند، متغیر است. من به همین ترتیب می خواستم مقدار بیشتری از مرد سیث را ببینم، اما به طرز تاسف باری ناامید شده بودم. احتمالاً عموماً به دلیل ارزیابی‌ها، نمایش واقعاً باید برای جمعیت بالغ ساخته می‌شد نه واقعاً برای جوانان و نوجوانان. علاوه بر این، تغییر کلی در کار خواهران نور چیست؟ به نظر می رسد که کتاب دوم مجموعه واقعاً نقطه به نقطه آنها را نشان می دهد، اما نمایش در جایی غیرمنتظره از بین می رود. من واقعاً هیچ شانسی برای فیلمبرداری باقیمانده سریال نمی بینم، در صورتی که ادامه پیدا کند، بدون اینکه کل طرح برای نسخه تلویزیونی کتاب دوم به طور کامل تغییر کند.

در کل همه چیز چیزی است. اما یک نمایش وحشتناک و نه یک نمایش فوق العاده است. گاهی اوقات وقتی واقعاً خسته می شوم آن را تماشا می کنم یا به تماشای فیلم های قدیمی کونگ فو با زیرمجموعه خواهم رفت. بله! BRUCE LI، Clench hands of Wrath FTW

این نظرسنجی اسپویلر خواهد داشت!!! قانون اول جادوگران اولین کتاب رویایی بود که از روی جلد خواندم. به یاد ماندنی ترین نسخه تکراری من یک جلد ثابت از نوار چسب دارد - این همان مقداری است که من کتاب را اغلب می خوانم. ریچارد و کاهلان خطابم کردند. احساس می‌کردم که تجربه‌ای با آن‌ها به شیوه‌ای داشتم که کتاب‌های مختلف تجربه نکرده بودند. وقتی که کالان بفهمد که برای ریچارد می رود، اما نمی تواند به خاطر قدرتش در پرسشگر عمل کند، دلشکستگی هایی را احساس می کردم. زدیکوس زول زوراندر باهوش، عجیب و غریب و دقیقاً همان چیزی بود که یک جادوگر باید باشد. رال مبهم همان بدجنسی بود که باید می بود. وقتی کتاب‌ها را می‌خواندم، احساس می‌کردم برای آن دنیا ضروری بودم.

در ابتدا متوجه شدم که کتاب‌ها در حال تبدیل شدن به یک برنامه شبکه‌ای هستند که روی جلد جدید قانون اول جادوگران را دیدم. همچنین، واضح است که من انرژی داشتم. شخصیت های رویایی شماره یک من، کاملا بیدار شدن!!! باید بگویم، تقریباً در هر مرحله ناامید بودم. در حالی که من چند تغییر را دیدم (مثلاً انگیزه پشت سر این که چرا محدودیت از بین رفته بود)، در حالی که برخی دیگر را دوست نداشتم، در حالی که شاید از طریق و در نهایت متنفر بودم. آنها نحوه عملکرد جعبه‌های اوردن را تغییر دادند، روشی را تغییر دادند که کالان در آن نقطه پرسشگر مادر بود، و این به سادگی در قسمت اول بود. به عنوان یک علاقه مند به کتاب ارتباطات کلیدی تغییر کرد - IE: رابطه دارکن با ریچارد (پاسخ: مبهم برادر ناتنی ریچارد نیست - او چیزی کمی بیشتر... حیرت انگیز است). شخصیت دنا ناامید به نظر می‌رسید در حالی که دینا در کتاب‌ها، در حالی که وحشی بود، ویژگی‌های قابل جبران داشت، و در مدت طولانی، من به عنوان یک مطالعه‌کننده برای او متاسف شدم و از تربیت او بدبخت شدم.

و توجیه شماره 1 برای اینکه چرا نمایش من را عصبانی کرد - جنسن، خواهر ناتنی ریچاردز، نباید ظاهر شود!!! کتاب 7!! مدت ها بعد از موقعیت هایی که در جریان بود!!

همانطور که گفته شد، من احساس کردم جنبه های مثبتی وجود دارد، و پس از بحث با همراهم که واقعاً کتاب ها را دوست دارد، با این موضوع هم موافقم: شخصیت ها، با وجود متفاوت بودن، اساساً چیزی بسیار شبیه به هم بودند، و بخش بزرگی از شخصیت‌های اصلی احساس می‌کردند که شرکای رمان وجود دارند - مورد خاص اصلی ریچارد بود، با این حال او با دنیای جدید تلویزیون بهتر از ریچارد باهوش سازگار بود.

من احساس کردم که زد، زد بود و کالان. کحلان بود. رال مبهم در نمایش به همان اندازه که در کتاب شرور بود (هر چند بخشی از ظرفیت های ترسناک تر او مشروط شد) در نمایش نیز شرور بود. که این تمام چیزی بود که در نمایش خودش وجود داشت، با شخصیت ها و دنیای منحصر به فرد خود، یک نمایش شایسته خواهد بود. در واقع، با فرض اینکه تلاش می‌کنم و آن را به این شکل تماشا می‌کنم، واقعاً آن را اساساً جذاب می‌دانم (ممکن است 10/8 با فرض اینکه این درست باشد).

من نیز می‌پذیرم. همانطور که با یکی دیگر از همراهانم اتفاق افتاد، در صورتی که من ابتدا نمایش را می دیدم، قبل از مطالعه رمان، شاید نمایش را خیلی بهتر ترجیح می دادم. با این حال، از روی کتاب ها، مقدار تغییرات با من موافق نیست. من می دانم که تری گودکایند با رئیس نمایش کار کرده بود (نه آنچنان که در ابتدا نشان داده بود) با جدیت کار کرده بود، با این حال، من فکر نمی کنم که نمایش واقعاً عدالت کتاب را انجام داد.

در کوتاه: آیا نمایش جذاب است، در مواقعی، بله. با این حال، برای یک طرفدار کتاب، من فکر می کنم که علامت آن را از دست می دهد. بدون حرفه ای که قبلاً ذکر شد (اصولاً شخصیت ها) رتبه پایین تری خواهد داشت. با این حال، دو ستاره برای سطح شخصیت کسب کرد.

من یک کاربر متعهد هستم و واقعاً تعداد زیادی از کتاب‌هایی را که می‌خوانم تصور می‌کنم. من به ویژه چند کتاب ابتدایی این مجموعه را دوست داشتم (قبل از اینکه تری گودکیند شروع به صفر کردن کلمات اضافی به جای فعالیت کند). با توجه به آن، من چند موضوع را جمع آوری کرده ام که من را در مورد این سریال عصبانی می کند. ریچارد کد باید یک مرد بزرگ و بسیار ساخته شده باشد. کریگ هورنر فوکوس فوق‌العاده‌ای دارد، اما لاغر و کوتاه است. نه کوچکترین چیزی که تصور می کردم. بازیگری او به خوبی همراه شده است، با این حال مبارزه با تیغ او به چیزهای زیادی نیاز دارد که من می بینم. آنها خیلی به نقطه ای از سریال نرسیده اند که او از توانایی خود در مبارزه با شمشیر یاد می کند، بنابراین من اطمینان دارم که وقتی به آن نقطه می رسیم، او معتبرتر می شود. بریجیت ریگان، در حالی که یک بانوی نفیس است، وضعیت "ناک اوت" را ندارد که گودکیند از ما بخواهد کاهلان در کتاب داشته باشد. در حالی که من به عنوان مثال از خانم‌هایی مانند بریجت که دارای کک و مک هستند (که من شخصاً اثرات بد آن را نیز تجربه می‌کنم) و منطقی (به این معنی که آن‌ها ظاهر فم ربات آستین پاور را ندارند) طرفداری می‌کنم، من حتی یک بار هم نشدم. کاهلان را در ساختار خود متصور شد. از طرفی او یک سرگرم کننده فوق العاده است و به ویژه با چشمان خود و با ظاهری متفاوت ظاهری دارد. من عموماً از بروس اسپنس قدردانی کرده‌ام و احساس می‌کنم که او به غیر از سطحش، تجسم چیزی است که زد باید باشد. متأسفانه، به نظر می رسد که آنها بخشی از قدرت Zedd را در این سریال حذف کرده اند. من او را به عنوان یک جادوگر برتر تصور می‌کردم.

من واقعاً از تغییرات محتوا بدم نمی‌آید، با این حال با سرعتی که پیش می‌رود، سریال در حدود 100 سال آینده به نتیجه می‌رسد، با این حال باید اعتراف کنم که به عنوان یکی از علاقه مندان به کتاب ها، ممکن است بخواهم ببینم که آنها با روح کتاب های این مجموعه همگام هستند. قبول دارم که سریال طرفداران بیشتری خواهد داشت با فرض اینکه سعی کرده اند در جایی که می توانند به کتاب پایبند باشند و جایی که نمی توانند سرگردان باشند. این باعث می‌شود که کتاب ازدحام زیادی دربیاید و در عین حال به آنها اجازه می‌دهد طرفداران جدیدی پیدا کنند. چیزهایی که گروه «جدید» (یعنی کتاب‌ها را نخوانده) کشیده است، در هر صورت بدون تغییرات وجود داشته است. من بعد از دو یا سه قسمت اولیه به سریال اهمیتی ندادم، اما با آن ماندم و بیش از آن چیزی که به طور طبیعی گمان می کردم از آن قدردانی کرده ام. من واقعاً در جاهایی شرکت می کنم که کتاب ها از آن تابش می کنند و تعداد بیشتری از آنها را جستجو می کنم. من این سریال را بررسی می کنم با این فرض که شما دنبال چیز دیگری هستید. مخصوصاً در صورتی که طرفدار داستان های علمی تخیلی باشید!!

این آخرین بخش من است. من در حال تماشای قسمت های آخر هستم و شروع به توجه به پخش صدای کل سریال کردم. من عاشق این سریال هستم و آنقدر گیج شده ام که فقط در 2 فصل به نتیجه رسید. به چه دلیل حذف شد؟ من مانند سریال های فوق العاده دیگر، آن را به عدم پیشروی و زمان بندی سنجاق می کنم. با توجه به اینکه نمایش هایی مانند "روزی روزگاری" و "گریم" در حال حاضر بسیار مشهور هستند، مطمئن هستم که "افسانه جوینده" نیز در صورتی که در حال حاضر ارائه شود بسیار شناخته شده خواهد بود. افسوس... شرم آور است که نمی توانم شکم داغ کریگ هورنر را تا کار بعدی اش ببینم. ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههمینطوری بریجت ریگان کالهن و بروس اسپنس زد.

تا الان، در پی مشاهده فقط قسمت اول، میتونم مشکل این سریال رو ببینم. راستی باید بگوییم کریگ پارکر، مجری اصلی که یک سرگرم کننده واقعی با توانایی واقعی است، سرگرم کننده اصلی انگلیسی بود. توانایی های او تا این لحظه بهتر از هر سریال دیگری است، به نظر می رسد برای او یک قطعه بدبخت باشد. دیدن این که شخصیت‌های بنیادی گفتمانی متزلزل را با لهجه‌ها و زبان معاصر ارائه می‌کنند تا حدودی عذاب‌آور است. برای ما که از رویای میانسالی لذت می بریم، فکر امیدوارکننده ای است، اما تا اینجای کار تا حدودی اشتباه بوده است. من آن را تماشا خواهم کرد زیرا مشتاق چیزی مانند مرلین هستم که اخیراً تمام شده و عالی بود! علاوه بر این، موقعیت‌های Round of Lofty تا پیاده‌روی 2013 برنمی‌گردند. ما در این مرحله به جای خون‌آشام‌ها، سریال‌های Archaic Dream بیشتری می‌خواهیم.

خوب، من در قسمت 6 هستم و به نظر می‌رسد که تغییر کرده است. در امتداد. یا دارم به آن عادت می‌کنم، یا نمایش به‌طور کلی پیشرفت می‌کند. با هر اپیزود، به نظر می‌رسد که سرگرمی‌کنندگان اصلی در شغل‌هایشان خوش‌بین‌تر هستند و فرافکنی سرگرم‌کننده‌های سرگردان در حال حرکت است. گفتمان هنوز در حال تزلزل است، اما در حالت ایده آل می تواند بالغ شود.

و یک به روز رسانی دیگر. :) من برای گرامی داشتن این نمایش توسعه یافته ام. حقیقت این است که دوست داشتنی و جالب است. من عاشق همه چیز در دوران میانسالی هستم و عاشق استفاده شرافتمندانه، جادوگری و معاشرت با زمان های دور هستم. این یک انتخاب فوق‌العاده برای دقیقاً همان چیزهایی است که اکنون در تلویزیون می‌بینیم. من جسارت را هم دوست دارم. برخی از مواقع لباس‌ها بی‌نقص و به‌طور شگفت‌انگیزی برای بازه زمانی دقیق هستند، در زمان‌های مختلف مضحک هستند و به نظر می‌رسد چیزی از مرکز خرید محله باشند. من در یکی دو بار دیگر از این نمایش شرکت می کردم.

این سریال بدیهی است که تقریباً از هر سریال رویایی آمریکایی که در هر لحظه پخش شده است برتر است. در واقع به خوبی انجام شده است، بازیگری درخشان است، به نظر می رسد برنامه مالی تأثیرات آن بسیار عالی است، با وجود این واقعیت که سریال به طور کلی به تأثیرات بستگی ندارد. من تا این لحظه عاشق بازیگران هستم و داستان واقعاً تماسی است. از نظر ظاهری، من عاشق دوره کار و فیلمبرداری هستم. بهترین امتحان من یک Battlestar Gallaktica رویایی خواهد بود (سری جدید نه گذشته). آنها از تعداد زیادی دوربین دستی استفاده می کنند که تأثیر عملی به آن می دهد. این سریال نیز به تأثیر بودجه‌اش بستگی ندارد.

من در جوانی هرکول و زینا را تماشا می‌کردم، آن سریال‌ها سرگرم‌کننده بودند، اما هرگز قرار نبود بیش از حد ساخته شوند. این سریال دوباره واقعاً نشان می‌دهد که چگونه می‌توان یک سریال رویایی بود بدون اینکه طنز باشد و واقعاً نشان می‌دهد که چگونه این گروه می‌توانند یک نمایش رویایی واقعی بسازند (که باعث می‌شود آرزو کنم کاش با هرکول و زینا برای شروع بهتر می‌شدند).

تا زمانی که شما یک طرفدار فوق‌العاده و فوق‌العاده خط داستانی کتاب نباشید، این مجموعه احتمالاً عملکرد تحسین‌برانگیزی خواهد داشت. دقایق نه چندان خارق‌العاده‌ای وجود دارد، صحنه‌هایی که شخصیت اصلی به جستجوگر تبدیل می‌شود، جادوگر افشا شده و سوءاستفاده از بدکار اصلی در دوربین، آزاردهنده‌ای خاص بودند، با این حال همه ارزش نادیده گرفتن را دارند. به نظر می رسد سرعت حرکت بسیار سریع است، اما به طور کلی این در مقایسه با اکثریت قریب به اتفاق رویای زباله ای که در 20 سال گذشته برای تلویزیون ساخته شده است (از جمله هرکول و زینا) هنوز 2 تا 3 برابر بهتر است. مخالفان در بیشتر موارد افرادی بوده‌اند که بیش از حد به کتاب مرتبط شده‌اند، بنابراین باید نشانه‌ای مناسب به شما بدهد که اکثریت قریب به اتفاق نظرسنجی‌های منفی اینجا یک طرفه هستند، زیرا اینطور نیست. دقیقاً با کتاب هماهنگ کنید و بیش از حد تلخ یا جنسی نباشد. با این حال، اگر به یک داستان منصفانه علاقه مند هستید، به طور واقعی بازی می کنید، در یک باندل تمیز معرفی شده و واقعاً خوب فیلمبرداری می کنید، این می تواند یک سریال ایده آل برای شما باشد. من به خصوص عاشق طرح گروهی در مورد افراد نابکار هستم، این سبک خلاقانه واقعاً معاصر دارد، و باید بدانم که به عنوان یک هنرمند رویایی قبلی، من برای هر یک از اجزای بصری برنامه عالی ارزش قائل هستم. من زمان بسیار خوبی را با آنچه که تا این مرحله تا به حال این گزینه را داشتم سپری کردم.