نگهبانان ، نام سریالی اکشن و رازآلود میباشد که توسط دیمون لیندلوف ساخته شده است. این سریال داستان گروهی را به تصویر میکشد که به عنوان قهرمانان نقابدار به فعالیت میپردازند و شناخته میشوند ، اما طبق یک قانون که توسط سناتور کین تصویب میشود این گروه منحل میشود و عدهای به پلیس ملحق و عدهای هم بازنشسته میشوند. اما در این میان یک نفر از این گروه به طور پنهانی فعالیت خود را ادامه میدهد و…
در دورانی که ابرقهرمانان و نقابداران عدالتخواه به دلیل استفاده از روشهای خشونتآمیز، به عنوان افرادی یاغی و قانونشکن شناخته میشوند، گروهی از آنها برای به راه انداختن یک انقلاب، با یکدیگر متحد میشوند و...
در یک تاریخچه متناوب تنظیم شده که در آن هوشیاران نقاب دار به عنوان شورشیان غیرقانونی انجام به کار میکنند، Watchmen نوستالژی های گرافیک اصلی پیشگامانه را در آغوش می گیرد ...
جهت دانلود سریال Watchmen 2019 (نگهبانان) دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
مطالب اصلی یک شاهکار ، جسورانه ، سازش ناپذیر ، ظریف ، شوخ ، تخیل با شخصیت های بسیار منحصر به فرد و جهانی غوطه وری است. البته موضوعی که وجود دارد ، محتوای بسیار زیاد و عمق مورد نیاز ، تقریباً قابل فهم نیست. همچنین نسخه فیلم 2009 ، اشکالات و همه چیز را کاملاً دوست داشت ، بهترین فیلم زک اسنایدر و تنها فیلمی که بسیار خوب بود. بنابراین انتظارات برای "Watchmen" 2019 بسیار زیاد بود ، که بیشتر ادامه یک مجموعه در جهان متغیر است تا یک اقتباس مستقیم.
"Watchmen" ارزش تماشای آن را دارد. این برای همه مناسب نیست و باید سریعتر از آنچه که انجام شد پیش برود و یک پایان قوی تر برای من داشته باشد تا آنرا شاهکار بنامم. موارد بسیار درخشان وجود دارد ، بنابراین به طور کلی تحسین منتقدان "دیده بان" بسیار شایسته است. حتی اگر نمایش برای من کار زیادی انجام نمی داد ، حداقل 4/10 به آن تعلق می گرفت ، و این شایستگی منفی شدید و بسیار منفی را ندارد که از قسمت اول به تنهایی از آنهایی که امتیاز را از دست داده اند ، گرفته شده است. از آنچه نمایش سعی داشت انجام دهد. این فیلم بسیار خوب پیش می رود ، به شرطی که در مورد شرایط خودش قضاوت شود (در واقع آنها به همان روش بسیار مشابه آنها هستند) ، و در بهترین حالت آن به اندازه فیلم "گمشده" عالی است (که دیمون لیندلوف نیز بود مسئول) و "بازی تاج و تخت" نخست ، جواهر تاج HBO. قسمت های کمتر نیز برای من هنوز هم می توانند خیلی بهتر از کل فصل آخر "بازی تاج و تخت" و خیلی خیلی بهتر از قسمت های کمتر اکثر نمایش ها (از جمله "گمشده" نیز اینجا هستند).
آیا کامل است؟ همانطور که گفته شد ، نه در دو قسمت اول "تابستان است و یخ ما تمام می شود" و "شاهکارهای جنگی اسب سواری" فیلم "دیده بان" را در ضعیف ترین حالت خود می بیند. در حالی که آنها شیک ، خوش رفتار ، جذاب هستند و کار بزرگی را با جهان سازی خود انجام می دهند و غرق در دنیایی می شوند ، اما سرعت آنها بسیار کم است و دنبال کردن آنها همیشه آسان نیست. بنابراین آره ، نمایش کمی شروع کند بود.
اگرچه بسیار سرگرم کننده و جذاب بود (با به یادماندنی ترین لحظات نمایش) ، داستان داستانی آدریان ویدت / اوزیمندیاس در ابتدا زیاد بود قطع ارتباط با هر چیز دیگری و نقش او فقط شروع به روشن شدن پیچ و تاب می کند (که اساساً تأیید آنچه بیننده در تمام مدت حدس می زد و این حتی قبل از پخش نمایش بود) در "او توسط ناخواسته فضایی کشته شد".
علی رغم اینکه در کل "ببینید چگونه پرواز می کنند" را دوست دارم ، اما این کار برای من با یک یادداشت ضد اقلیمی پایان یافت که برای فصل دوم فریاد می کشد (در واقع گزارش های مختلفی راجع به اینکه آیا یک قسمت وجود دارد) و این قسمت در بعضی مواقع درگیر ماجراهای بیش از حد بود.
با این حال ، کارهای زیادی درست انجام شده است. 'Watchmen' برای شروع فوق العاده به نظر می رسد. کیفیت فوق العاده شیک و جوی ، تقریباً سینمایی. فضای داخلی و خارجی قلعه وید را واقعاً دوست داشت. ترنت رزنور و آتیکوس راس یکی دیگر از برنده های موسیقی را ارائه می دهند ، کسی که عاشق نمره خود برای "دختر رفته" است ، بسیار دلهره آور است و با استفاده هوشمندانه از صدا به اوضاع نابسامانی می افزاید. استفاده از موسیقی قبلی از برخی موارد الهام گرفته شده است و هیچ یک از گزینه ها و جایگزینی ها جای سوال ندارد. هیچ استفاده ناخوشایندی از لئونارد کوهن در اینجا مثل آنچه در فیلم بود وجود ندارد.
هر یک از 9 قسمت به وضوح با شور و اشتیاق زیادی تولید و کارگردانی شده اند ، به ویژه در "این موجود خارق العاده" و "A" خدا به ابر می رود »(حاوی بهترین تلویزیونهای سالهای اخیر). این کار به وضوح توسط افرادی انجام شد که عشق آشکاری به مطالب اصلی داشتند. این نوشتار کاملاً شوخ و تأمل برانگیز است ، و همچنین سهم قابل توجهی از ریخته گری نیز دارد. کامل با برخی از منابع عالی و جوک های درونی که هر دو دانش و محبت هستند. یکی از خنده دارترین و عجیب ترین لحظات نمایش محاکمه ویدت است. هنگامی که "دیده بانان" شروع به کار کرد ، داستان بسیار جذاب بود ، حتی اگر اقتباس مستقیم از منبع اصلی نبود ، همیشه روح آن را به تصویر می کشید ، بیشتر از فیلم.
این است از نظر لحنی بسیار جسورانه و سازش ناپذیر است ، همانطور که باید ، مضامین موجود در ماده اصلی منتقل می شوند و گسترش می یابند. همینطور که به روشی انجام شده است که امروزه مرتبط است و با شدت زیادی انجام می شود به روشی نه برای حساسیت به راحتی ، که منشأ تفرقه بیننده نمایش در اینجا و به صورت آنلاین بوده است. شخصیت های جذاب را یافتند ، پیشرفت "به دنبال شیشه" در "ترس کوچک از رعد و برق" یکی از برجسته ترین نمونه ها است. همه اجراها در نقطه هستند. رجینا کینگ یک فرمانده برتر است و ژان اسمارت هر کس با او برابر است. تیم بلیک نلسون آن را به عنوان Glassing می کشد ، بازی او در "ترس کوچک از رعد و برق" یک تور است و جرمی آیرونز پیشرفت بزرگی نسبت به متیو گود در فیلم دارد (بیشتر یک حضور کاریزماتیک ، بسیار معمایی تر و پرانرژی و در واقع به نظر می رسید مثل اینکه سرگرم می شود).
به طور کلی ، بسیار خوب و تقریبا عالی ، برای چند قسمت شروع به ناهموار کرد ، اما بعد از آن خیلی عالی شد . 10/10
جهت دانلود سریال Watchmen 2019 (نگهبانان) دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
یکی از بسیاری از ادعاهایی که من در مورد تفسیر فیلم Zack Snyder از رمان گرافیکی Watchmen داشتم این واقعیت بود که حتی با گذشت 3+ ساعت از زمان اجرا ، عناصر خاصی از طرح براق شده و مضامین خاصی به طور کلی بریده شده بودند. عناصر کمیک مستقیماً و به طور نامناسب کپی و به داخل فیلم پیوند داده شدند ، و بر سرعت حرکت تأثیر گذاشتند و باعث عدم تمایل کلی من به فیلم شد.
با فرصتی برای ارائه داستان آلن مور از طریق رسانه مناسب تر ، یک برنامه تلویزیونی ، کاملاً چشمگیر است که چگونه آنها موفق به احترام و کمیاب سازی کمیک اصلی بیش از آنچه اسنایدر می توانست داشته باشد ، نمی شوند.
طول هایی که این نویسندگان برای گسترش پیام های عدالت اجتماعی کاملا ناپسند و ناراحت کننده است.
داستان اصلی نگهبانان با موضوعاتی مانند درگیری بین المللی ، اخلاق ، ابهام بین خوب و بد روبرو بود ، در حالی که همچنین نشان دادن زیر شکم ابرقهرمان بودن در یک زمان بود شخصیت ها فقط یک کلیشه بیات و رواقی بودند.
این در عوض همه چیز را می گیرد ، همه آن را به سطل آشغال می اندازد و در عوض: داستانی درباره برتری سفیدپوستان و نابرابری نژادی ارائه می دهد؟ این هرگز یک عنصر داستانی از داستان اصلی نبود و واقعیت این که قوس اصلی داستان در نمایش است ، مبهوت است. این داستان هیچ ارتباطی بین داستان اصلی گیرنده آلن مور ندارد ، فقط از این نام برای شناختن و به دست آوردن تماشاگر غیرمستقیم برای نمایش آنها استفاده می کند.
مشکل نمایش این نیست که با مضامین سیاسی سروکار دارد. صرف نظر از نظرات شما در مورد اینکه رسانه ها چگونه همیشه سفیدپوستان را شیطانی می کنند ، کمیک اصلی نیز در مضامین ضد جنگ خود بحث انگیز بود. تنها تفاوت این است که نمایش تلویزیونی تماشاگران فقط مضامین است و هیچ ماده ای ندارد. این پیام را به پیام خود ترجیح می دهد ، فراموش كردن یك داستان جذاب با شخصیتهای جذاب یا داستانی كه در واقع مربوط به كمیكی است كه نام آن از آن گرفته شده است.
"سواره نظام هفتم" گروهی از مردان سفیدپوست هستند در مجموعه هایی که توسط Rorschach "برای به دست گرفتن اسلحه" الهام گرفته شده اند - اساساً موازی KKK. حال ، اگر داستان اصلی را تماشا کرده یا خوانده باشید ، می دانید که این وسیله کاملاً صفر است زیرا ورودی های روزانه Rorschach از داستان اصلی به طور صریح به مخاطب نشان داده می شود و هیچ ارتباطی با نژاد یا حتی پلیس ندارد ( دوباره - دقیقاً در مورد اخلاق و ضد جنگ). به وضوح بدیهی است که آنها نمی توانستند کمتر به شخصیت اصلی و انگیزه های او اهمیت دهند ، در عوض ، با استفاده از او برای پیشبرد برنامه های خود از طریق پیوند موجود به "نژادپرستی".
اوزیمندیاس به تصویر کشیده می شود آنتاگونیست در سریال. با نگاهی به او از داستان اصلی ، وی یکی از جذاب ترین شخصیت های رمان است. او بد نیست ، اقدامات او مستقیماً به خاتمه دادن به جنگ سرد با بکارگیری طرحی برای کشتن میلیونها نفر (باز هم - مضامین اخلاقی و ضد جنگ) مربوط می شود. او هرگز "آدم بد" نبود ، که توسط دکتر نشان داده شد. تصویب منهتن از طرح اوزیمندیاس ، با درک اینکه "با کشتن میلیون ها نفر" آنها می توانند "میلیاردها صرفه جویی کنند".
اوزیمندیاس در این مجموعه ؛ "او ثروتمند و سفیدپوست است و دارای خدمانی است و به نظر می رسد تهدیدآمیز است بنابراین بد است"
تخمهای عید پاک بی پایه مانند کشتی جغد در قسمت اول و اشاره به منشاan منهتنس بیشتر اثبات می کند که نویسندگان نمایش در واقع به خراب کردن منبع اصلی اهمیت نمی دهد و فقط مارک نگهبانان را به رسمیت شناختن نام و ویژگی های سبک منحصر به فرد آن (تنها "" "خوب" "" "" در مورد نمایش).
گذشته از سو mis تفاهم وحشتناک از داستان اصلی و شخصیت ها ، کلوپ نمایش شخصیت های اصلی کاریکاتور هستند. خود را ستایش می کنید و کاملاً مناسب است ، به هیچ وجه ، بدون نقص بدون شخصیت برای ایجاد درگیری داخلی یا مخاطب را به چالش می کشد تا چندین طرف یک درگیری را در نظر بگیرد ، می دانید کاملاً مخالف داستان اصلی نگهبانان است و دقیقاً همان چیزی که آن داستان را تبدیل به برای شروع کلاسیک است. بچه های خوب وجود دارند و سفیدپوستان نیز وجود دارند ، بچه های خوب سفیدپوستان را می زنند و بنا به دلایلی تصور می شود که جذاب باشد.
این یک حرکت هوشمندانه است ، داشتن داستانی که در اطراف آن متمرکز است مضامین نژادی ، به جای یک داستان خوب واقعی ، بنابراین افرادی مانند من که انتقادات واقعی به نمایش دارند ، به دلیل عدم پسندیدن از نمایش ، ترول یا نژادپرست هستند.
این نمایش خسته کننده است و هر آنچه را که در آن تجسم می یابد ، نشان می دهد مخاطب نسبت به برنامه های تلویزیونی معاصر ، عدم درک از آنچه که یک نمایش را خوب می کند متنفر است ، عدم درک اینکه چرا مردم داستان اصلی را دوست دارند و فشار به سمت طرفداری از مضامین سیاسی و برنامه ها نسبت به یک داستان خوب واقعی یا داستان. به جای اینکه نگاهی عمیق و جالب به زیر و بم اخلاق و سیاست های جهانی باشد ، به نظر می رسد که این یک اپیزود از مجموعه سریال های قانون و نظم است "" خواهر نایت هفته آینده کدام یک از نژادپرستان نژادپرست را هدف قرار خواهد داد؟ "
جهت دانلود سریال Watchmen 2019 (نگهبانان) دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
اگر از خواندن نقدهای بدون اسپویلر من لذت می برید، لطفاً وبلاگ من را دنبال کنید :)
بررسی اصلی (بر اساس شش قسمت اول فصل که به مطبوعات تحویل داده شده است):
وقتی کشف کردم اینکه نمایش جدیدی بر اساس دنیای Watchmen در دست ساخت است، واقعاً هیچ واکنشی نداشتم. اما پس از آن اعلام شد که دیمون لیندلوف (مسئول ساختن سریال تلویزیونی مورد علاقه من، گمشده) ذهن پشت همه آن ها بوده است و این سریال نه رمان گرافیکی و نه فیلم زک اسنایدر را دنبال نمی کند، من واقعا هیجان زده بودم. . من واقعاً از Watchmen محصول 2009 لذت می برم، اما همیشه احساس می کردم که یک فیلم (حتی با یک زمان طولانی) برای نمایش قوانین پیچیده و مضامین لایه ای آن کافی نیست. با این مجموعه، لیندلوف یکی از بهترین برنامههای تلویزیونی جدید سال را ارائه میکند!
در شش قسمت اول، آنچه که او میتواند به دست آورد، قابل توجه است. من دیده ام که برخی از مردم از سیاسی بودن فصل شکایت می کنند... شما می دانید که ما در مورد Watchmen بحث می کنیم، درست است؟ هم کمیک و هم فیلم مملو از پیامهای سیاسی و اجتماعی مربوط به امروز و عصر هستند. بنابراین، بدیهی است که سریال تلویزیونی نیز به شدت حول یک لحن سیاسی متمرکز است و به زیبایی مدیریت می شود. امروزه، تولید هر چیزی که به مسائل حساس می پردازد چالش برانگیز است، زیرا، خوب، مردم به راحتی توهین می شوند. با در نظر گرفتن سکانس آغازین خلبان (خیلی وحشیانه)، غیرقابل انکار است که نمایش در برخورد با لحظات تاریخی در یک اثر داستانی بسیار شجاع است.
در حالی که سبک اسنایدر گهگاه وجود دارد، رمان گرافیکی تاثیر فوقالعادهای بر سریال با توجه به ارجاعات و داستان آن دارد. در حال حاضر، قسمت اول از قبل پخش شده است، بنابراین شما از قبل حداقل یک اشاره به مکان نمایش در زمان و مکان دارید. آنچه در این فصل بیشتر از همه دوست دارم، بدون شک ساختار داستانی آن است. لیندلوف ترفندهای خود را از Lost قرض میگیرد و از راه عقب و جلو برای گفتن اینکه این عمل چگونه اتفاق میافتد استفاده میکند. این گاهشماری غیرخطی رویدادها هزاران سؤال را ایجاد میکند که در نقاط طرح مبتکرانه، هوشمندانه و پرپیچ و خم به آنها پاسخ داده میشود.
میتوانم بگویم که دو فصل اول بیشتر از توضیح میپرسند، اما از قسمت سوم است. به بعد، همه مکاشفات قابل توجهی دارند (و چند سوال دیگر). برخی کاملا غیر منتظره و تکان دهنده هستند. دیگران ممکن است قابل پیش بینی باشند اما از طریق یک چشم انداز منحصر به فرد به آنها گفته می شود. هر بار که یک قسمت را تمام می کردم، می خواستم دکمه "قسمت بعدی" را کلیک کنم (خوشبختانه برای من، من آن دکمه را داشتم). این میل نه تنها به فیلمنامه جذاب مربوط می شود، بلکه به شخصیت های کاملاً توسعه یافته و قانع کننده مربوط می شود. همانطور که این فیلم یک فیلم ابرقهرمانی عمومی نبود، این مجموعه نیز به موضوعات عمیق تری می پردازد.
رجینا کینگ در نقش خواهر شب یک بدجنس است، اما این آنجلا آبار است که باعث می شود تماشاگر به آن توجه کند. در مورد او. از اصول زندگی گرفته تا شخصیت قویاش، او همه چیزهایی را دارد که یک قهرمان داستان به آن نیاز دارد. کینگ در چند صحنه از نظر احساسی قدرتمند می درخشد، اما سکانس های اکشن او نیز چشمگیر هستند. بله، اجازه دهید این موضوع را کنار بگذارم: دعوا بیش از اندازه کافی است. اگر اشتباه نکنم، هر قسمت حداقل دو صحنه اکشن عالی دارد. چند کار طولانی، چند رقص عالی، اما درست مانند مواد منبع، Watchmen در مورد مبارزات (باحال) نیست.
هر شخصیت واقعاً به خوبی توسعه یافته است. از پسزمینه تا خواستههایشان، همه بخشهای خوبی از زمان اجرا دریافت میکنند، از جمله شخصیتهای به ظاهر فرعی. هیچ کس "فقط آنجا" نیست. هر کس نقشی دارد یا در طرح جذاب یا در داستانهای فرعی اسرارآمیز مهم. جرمی آیرونز در نقش آدریان وید فوقالعاده است و من صبر و توجه زیادی به داستان او که به نظر منزوی میرسد توصیه میکنم. احتمالاً این گیج کننده ترین داستان فرعی نمایش است. ژان اسمارت مشعل اصلی را با کینگ از قسمت سوم به بعد با به تصویر کشیدن شخصی که همه ما می شناسیم و دوستش داریم به اشتراک می گذارد. بار دیگر، انتخاب بازیگر و همچنین عملکرد فوقالعاده او بینقص است.
تیم بلیک نلسون با جذابترین شخصیت ثانویه، Looking Glass، کار بزرگی انجام میدهد. یحیی عبدالمتین دوم به عنوان شوهر آنجلا، کال ابر، کار زیادی برای انجام دادن ندارد، اما او هنوز هم نمایشی ثابت ارائه می دهد. در نهایت، لوئیس گوست جونیور حال و هوای اسرارآمیز مناسبی را به "پسر ویلچر" می دهد. دیمون لیندلوف در مورد ارجاع به آثار دیگر خودداری نمی کند. تخم مرغ عید پاک برای فیلم و کمیک در کل فصل پخش می شود. او همیشه چند عنصر حیاتی را برای طرح در پسزمینه یا حتی در معرض دید پنهان میکند (منشی یا دفتر شخصی)، بنابراین حتماً چشمان خود را کاملاً باز نگه دارید.
از نظر فنی، من باید این را ستایش کنم. طراحی لباس، که لباس های ابرقهرمانی فوق العاده ای را ارائه می دهد. من عاشق سریال بدون CGI نیز هستم. هزاران جلوه عملی وجود دارد، طراحی تولید شگفتانگیز است، و استفاده از مجموعههای واقعی آن واقعگرایی را ارائه میدهد که یک صفحه سبز هرگز نمیتواند کاملاً درست باشد. این امتیاز اعتیاد آور است و حتی برای درک اینکه داستان ممکن است به کجا برسد مفید است (اگر قسمت اول را دیده اید، باید تحقیق کنید که کارت عنوان از کجا آمده است).
Watchmen یکی از بهترین هاست. نمایش های تلویزیونی امسال برای اولین بار پخش می شوند. خلبان آن شبیه Lost's است که ده ها سوال پرسیده می شود و به سختی هیچ پاسخی داده می شود. تا کنون، من فقط یک مشکل جزئی با یکی از داستانهای فرعی دارم که به نظر نمیرسد با همان سرعت یا با همان نگرانی بقیه در حال توسعه است. همه چیز دیگر تقریباً بدون درز است. از بازیگران فوقالعاده گرفته تا شخصیتهای فوقالعاده توسعهیافته و جذاب، دیمون لیندلوف میتواند یک سریال تلویزیونی فوقالعاده دیگر ارائه دهد. کیفیت فنی آنطور که انتظار میرفت بیعیب و نقص است، اما برداشت اصلی از فیلم پس از تماشاچیان (کمیک/فیلم) از طریق ساختار داستانی فوقالعاده جذاب است که بیش از همه مرا تحت تأثیر قرار میدهد. اگر از طرفداران فیلم اسنایدر یا کمیک هستید، قطعا این نمایش را از دست ندهید! اگر در گذشته تجربه ای با این دنیا ندارید، این سریال متوقف نمی شود تا به شما توضیح دهد که چه اتفاقی افتاده یا چگونه اوضاع به جایی رسیده است.
افکار نهایی (بر اساس قسمت های باقی مانده و کل فصل):
هرگز فکر نمیکردم نقد اصلیام را دوباره بخوانم، و آنقدر به خودم بخندم که فکر میکنم شخصیتهای خاص یا داستانهای فرعی خاص آنقدر علاقه یا تأثیر زیادی در داستان ندارند. روایت تنها موضوع من در مورد شش قسمت اول حول محور داستان فرعی بانو تریو (هنگ چاو) بود که به تدریج در حال توسعه بود، و این تنها داستانی بود که نمیتوانستم آن را با بقیه تطبیق دهم. بنابراین، نظر کلی من در مورد فصل به شدت به این بستگی دارد که چگونه سه قسمت آخر همه چیز را به هم پیوند می دهند...
دیمون لیندلوف یک نابغه است. می دانید زمانی که چیزی آنقدر باورنکردنی است که به دلیل بی عیب بودنش کمی عصبانی می شویم؟ این من در فصل ماقبل آخر، خدایی به آب راه می رود. این یکی از بهترین اپیزودهای تاریخ تلویزیون بر اساس اکسپوزیشن است! با نگاهی به گذشته، اکنون می توانم تأیید کنم که تک تک عکس ها مهم هستند. هر خط دیالوگ، هر جزئیات کوچک. اگر بازی تاج و تخت در آخرین فصل خود تعداد زیادی روایت و پیشگویی را کنار گذاشت، Watchmen دقیقاً برعکس عمل میکند: به معنای واقعی کلمه همه رشتهها، بزرگ یا کوچک، را به صورت یکپارچه به هم گره میزند.
اگر شما بخشی از آن هستید. گروهی از افرادی که به دلیل مبهم بودن قسمت های اول را رها کردند، سپس پاسخ سوالاتی را که باعث ترک کار شد را از دست دادید. شما یکی از بهترین فصل های نوشته شده را از دست دادید. صبر یک فضیلت است و همه باید به عقب برگردند و قبل از اینکه به تصمیمات تکانشی بپرند، کل نمایش را تماشا کنند. قول میدهم: هر داستانی معنا دارد، و همه با هم به عالیترین، شگفتانگیزترین و سرگرمکنندهترین شکل ممکن ترکیب شدهاند. از پیرمرد ویلچر گرفته تا محل اختفای دکتر منهتن یا آدریان وید، ناامید نخواهید شد. پایان برای سالها یا حداقل تا فصل دوم اجتنابناپذیر (؟) گفتمان ایجاد میکند.
اگر پس از شش قسمت، نمیتوانستم کاملاً ادعا کنم که دیمون لیندلوف یکی از بهترین برنامههای تلویزیونی را ارائه کرده است. سال، اکنون می توانم. Watchmen نه تنها بهترین سریال تلویزیونی سال 2019 است، بلکه یکی از بهترین فصل هایی است که تا به حال شاهد آن بوده ام. از نوشتههای شگفتانگیز تا اجراهای برجسته، بیش از چند قسمت تقریباً عالی دارد. ممکن است برخی افراد را به دلیل مبهم بودن اولیهاش بترساند، اما قسمتهای آخر زمان صرف شده برای فکر کردن در مورد سؤالات متعدد را جبران میکند. اگر از طرفداران رمان های گرافیکی یا فیلم زک اسنایدر هستید، باید این اقتباس تلویزیونی را تجربه کنید. فقط مطمئن شوید که دانش قبلی از این دنیا دارید زیرا لیندلوف به هیچکس دست نمیکشد تا کارها را به کسی معرفی کند...
جهت دانلود سریال Watchmen 2019 (نگهبانان) دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
تماشاگران تلویزیون از دو جهت شکست می خورند که باید متقابلاً منحصر به فرد باشند. دنبال کردن آن برای کسانی که رمان اصلی را نخواندهاند و همه نامها/مرجعها را از روی قلب میدانند، میتواند سخت باشد، اما ارتباط چندانی با منبع آلن مور (مخصوصاً در ابتدا) ندارد. حتی وقتی در نهایت چیزهایی را برای بینندگان جدید توضیح می دهد که طرفداران قدیمی ممکن است فوراً بفهمند، به عنوان مثال. با وجود باران عجیب و غریب ماهی مرکب، این کار با سرعت انجام می شود، به گونه ای که ممکن است تازه واردها را گیج کند، اما برای قدیمی ها خدمات توخالی را برای طرفداران فراهم می کند، نه اینکه توت های عضو تمام نکات کلیدی دیگر را که نمایش از قلم انداخته است را بهانه کند (برای مثال، در اوایل، من احساس نمیکردم که این همان جهانی است که ابرقهرمانهای نقابدار معروف را تخریب میکند و آنها را رقتآور میکند).
اما، بیایید این واقعیت را نادیده بگیریم که خود ایده دنبالهای برای کتاب کمیک نیز فضای باز را خراب میکند. پایان آن، جایی که خواننده مجاز است به نقاب لکه جوهر در حال تغییر رورشاخ نگاه کند و یا قهرمان حقیقت نهایی یا دشمن صلح جهانی را ببیند. جایی که اوزیماندیاس (به دلایلی در اینجا توسط جرمی آیرونز بازی میکند) یا با توطئه خود ملتها را گرد هم آورد، یا در صورت انتشار مجله رورشاخ شکست خورد.
اجازه دهید به سادگی این واقعیت را بپذیریم که کسی میخواست در مورد اتفاقات بعدی در این تاریخ متناوب و آنچه که پس از شاهکار اوزیماندیاس در جهان رخ داد، با بودجه کلان طرفدارانی کنید. آنچه میتوانیم درباره آن سؤال بپرسیم این است که چرا پاسخ نمایش به اضطراب بهموقع رمان از جنگ سرد، انطباق یک جورهایی از کشمکشهای AntiFa در مقابل برتریطلبی سفیدپوستان است، چرا رورشاخ تنها برای ناسیونالیستهای قومی به نماد آزادی/حقیقت تبدیل میشود. حقیقت فاش شد (مگر اینکه مور صادقانه فکر میکند که بهترین شخصیت او پیچیدهتر از یک راستگرا نیست)، چرا VFX برای زنده کردن این جهان از زمان تلاش اسنایدر بدتر شده است، یا چرا دیالوگ به نظر میرسد. مانند آن از یک کمیک بسیار احمقانه است که در مورد مضحک بودن قهرمانان نقابدار طنزآمیز نیست.
وقتی قسمت اول را مرور کردم، این یکی از شکایات اصلی من بود. قطعاً قرار است فکر کنیم وقتی افسر تولسا، آنجلا آبار (رجینا کینگ) عادت شبانه خواهر را به کار میگیرد و مردانی را سه برابر سایز خودش کتک میزند، بسیار جالب به نظر میرسد و کاری را که هیچ پلیس معمولی تولسا انجام نمیدهد انجام میدهد. با این حال، اکنون احساس میکنم که چهرههایی مانند Looking Glass (تیم بلیک نلسون) و Red Scare (اندرو هاوارد) به جنبههای رقتانگیزتر قهرمانان لباس میتابانند، همانطور که Watchmen باید. رد همچنین تأیید میکند که این نمایش بر هر جناح چپ رادیکال مدرن نمیبوسد، همانطور که گیکها از آن میترسیدند.
ما همچنین ژان اسمارت را در نقش لوری «Silk Spectre II» بلیک دریافت میکنیم، زیرا من حدس میزنم که او در نهایت با گذاشتن نام خانوادگی کمدین خوب شد و ظاهراً پس از جدایی از نایت اول، به دنبال سوپرمرد ناپدید شده دکتر منهتن است. دان جانسون در میان پلیسهای سفیدپوست نقش «یکی از خوبها» را بازی میکند، اما میتوانید حدس بزنید که آنها به چه نوع پیچ و تابی دست میزنند. لویی گوست جونیور به عنوان یک بازمانده مرموز از شورش های تولسا ظاهر می شود. هونگ چاو شخصیتی را به تصویر می کشد که به نظر می رسد از نظر هوش و خلاقیت با اوزیماندیاس رقابت کند. همانطور که گفتم، خود آزی در اینجا توسط جرمی آیرونز ایفای نقش میکند، و داستان فرعی که به طور فزایندهای عجیب و غریب او بهطور فزایندهای جذابتر از هر چیزی که در تولسا اتفاق میافتد، جذابتر بود.
البته، همیشه موضوع تجربه نگهبانان در یک مجموعه وجود دارد. تعداد دقیقه با این رمان، میتوانید زمان زیادی را در یک صفحه معین صرف کنید، و هر چقدر که میخواهید بین پانلها رفت و آمد کنید، که از نظر موضوعی مهم است وقتی دکتر منهتن زمان را تجربه میکند (شما میتوانید پانلها را به ترتیبی که میخواهید بخوانید. ، اما جدول زمانی از قبل تعیین شده باقی می ماند). از آنجایی که ارزشش را دارد، این سریال راههای هوشمندانهای برای ارتباط با درک او از هستی دارد.
من فاش نمیکنم که در نهایت چه کسی نقش منهتن را بازی میکند یا آنها چگونه انتخاب بازیگران را توجیه میکنند، اما به نظر میرسد که یک بیحجاب دیگر است. انگشت وسط به طرفداران برتری طلب سفیدپوست. آنها کاری مشابه با Hooded Justice انجام میدهند و در حالی که انتخابهای خلاقانه از روی کینه خالص (به ویژه نسبت به برتریطلبان سفیدپوست) در مسیر من است، چرا IP Watchmen را برای این کار انتخاب کنیم؟
من حدس میزنم به این دلیل است که Watchmen مورد علاقه آدمهای عصبی است، و ظاهراً آدمهای عصبی مستعد نژادپرستی و تبعیض جنسی هستند (مخصوصاً اگر جرات پرستش کاپیتان مارول و آخرین جدای، هیولاها را نداشته باشند) اما همچنان. شما نمی توانید فقط بگویید "کتاب کنایه های سیاسی هم داشت" و تصمیم بگیرید که بنابراین منطقی است که نسخه تلویزیونی به سادگی از یک طرف استهزاء کند و طرف دیگر را غر بزند. اگر نمیخواهید طنز ابرقهرمان یا تصاویر متمایز و هدفمند آن را رعایت کنید، حداقل میتوانید پیچیدگی و سوالات دشوار آن را به من بگویید؟ اصلا من چی میگم؟ این HBO است.
با این وجود، آیا از پایان و اینکه چگونه همه و همه چیز با هم ترکیب شدند، لذت بردم؟ گمان میکنم. من فقط نمی دانم که برای رسیدن به آنجا نیاز داشتم که از همه این عوامل هولناک عبور کنم.
جهت دانلود سریال Watchmen 2019 (نگهبانان) دوبله فارسی بدون سانسور با زیرنویس فارسی چسبیده به پایین این صفحه مراجعه فرمایید.
این نمایش برای مدتی در ساختار جهانی عالی بود، اما از سازگاری با موضوعات اساسی کتاب واقع گرایانه غافل شد. بیایید موضوع بدیهی را بررسی کنیم، دکتر منهتن. او فردی بود که به نظر می رسید تمام احساس پیشرفتی که از کمیک به دست آورده بود را از دست داده بود تا تبدیل به فرد جدیدی شود که نمایش برای پرکردن افتتاحیه های داستان نیاز داشت. سر به پا افتادن، رد شدن، اینها چیزهایی هستند که Doc کتاب مصور از آنها پیشرفت کرده است. با این حال در این نمایش او مانند یک نوزاد بیخیال است. او واقعاً با جهان مقیاس محدودی که نمایش در آغاز کار می کرد، مطابقت نداشت، جایی که به نظر می رسید یک نمایش اشتباه عجیب و غریب بود. اتفاقاً چنان زیادهروی میشود که به میزان ساینده و واقعی بودن نمایش در بخش اصلی زمان توجه نمیکنید. شخصیتهای جدید با شخصیتهای قدیمی تحت الشعاع قرار میگیرند و آنها را درست درک نکردهاند. اوزیماندیاس به جای ذهن مصمم که او در کمیک حضور داشته است، به یک محقق غیرقابل پیش بینی پر آب و تاب تبدیل شده است. به نظر میرسد که نمایش به همان اندازه وزنی را که نجات جهان برای آدریان داشت، نادیده میگیرد که در کمیک خصوصی داخل کمیک دیده میشود. لوری بلیک برای مدتی از شخصیتهای قدیمی فوقالعاده بود، اما در نهایت کار کمی برای او باقی ماند. من حدس می زنم که من به تأثیر رورشاخ بر جهان خواهم پرداخت که قبول دارم بهترین اجرا شده بود. به نظر می رسد خوب است که دفتر خاطرات او توسط گردهمایی ها و جناح های تحقیرآمیز، نوعی ساختار جهانی حیله گر، مورد استفاده قرار گیرد. با احترام به شخصیت های جدید، ضربه ها و اشتباهات وجود دارد. Mirror گسترشی باورنکردنی برای داستان بود. او واقعاً به من کمک کرد تا تفسیر سبکتری از رورشاخ را به خاطر بسپارم، به شدت بیاعتماد و منزوی (نه دیوانهکننده) قسمت مستقل او شماره 1 من بود، اما از آن نقطه به بعد، او برای بخشی از زمان ناپدید میشود! این همان چیزی است که من از این که داستان خیلی بزرگ به نفعش تبدیل شده است. Sister Night به اندازه کافی جذاب بود، اما من را از خود دور نکرد. از آنجایی که او شخص اصلی بود، تقریباً هیچ پیشرفت شخصی واقعی در طول نمایش نداشت. آنها داستان اصلی و اصل و نسب خانوادگی او را درک می کنند، هر چند که به ندرت چیزی در مورد شخص او وجود دارد. من به سادگی احساس می کنم که این یک در باز بود. شخصیتهای طرف مقابل تا حدودی یک لایه از ضدقهرمانهای آسیاب بودند که در فیلمهای معمولی کتابهای مصور پیدا میکنید، اما من انتظار دارم چیزی عمیقتر برای گاردها داشته باشید. این نمایش نمونه ای از این تعداد چرخش به جای روایت خوب است. در ابتدا مجبور بودم بیشتر به داستان و ساختار جهان توجه کنم و ببینم شخصیت ها به راز دست می زنند. به هر حال، زمانی که راز با داستانی که آنها ساخته بودند همخوانی نداشت، احساس میکردم که دارم برمیگشتم فقط برای اینکه به سؤالاتم پاسخ داده شود نه چندان برای یک داستان مناسب. من احساس میکنم بهطور غیرممکن است که Doc را از برنامه حذف کردهاید، این موضوع باعث میشود تا داستان را بیشتر تحت تأثیر قرار دهد و باعث میشود که کشفها و منحنیها در مقایسه با مدیریت بیهوده طرفداران بیشتر احساس شود. به نظر من یک نتیجه برتر این بود که اجازه می دادیم متعصب به موجودی الهی تبدیل شود تا بفهمد که به هیچ یک از اینها اهمیتی نمی دهد و پس از آن به سمت خسارت می رود. مثل اینکه آنجا قسمت خدا را خراب کردند. هدف کلی داک در کمیک جدایی او از دنیا بود. آیا نماینده یا زن تروی نیز همین کار را نمی کند؟ در هر صورت این نمایش پتانسیلی برای اهمیت داشت که در پایان روز آن را برای روایتگری شلوغ تلف کرد.